تاریخ انتشار •به روز شده در
ژئو: توهم توافق؟ چرا مذاکرات ایران و آمریکا در خطر فروپاشی است؟
با پایان یافتن دور سوم مذاکرات بین ایران و ایالات متحده در ۲۶ آوریل ۲۰۲۵، اما بیاعتمادی همچنان پابرجاست. در میان فشارها، تهدیدهای پنهان و اهداف آشتیناپذیر، توافق بر سر انرژی هستهای بیش از هر زمان دیگری دور از دسترس به نظر میرسد.
علیرغم تنشهای مداوم، مذاکرات تهران و واشنگتن در سال ۲۰۲۴ از سر گرفته شد. در حالی که فیلیپ ولتی، سفیر سابق سوئیس در ایران، تأیید کرد که «تهران از انرژی هستهای عقب نشینی نخواهد کرد»، عباس عراقچی به نوبه خود، تأیید کرد که «هم در مورد مسائل اصلی و هم در جزئیات اختلاف نظر وجود دارد.» به گزارش اکونومیست، به نظر نمیرسد مذاکرات به اصطلاح «صلحآمیز» به دلیل موانع زیاد پیشرو به این زودیها اتفاق بیفتد.
رویارویی ایران و آمریکا در این زمان، یادآور پرتنشترین ساعات جنگ سرد است. در یک سو، ابرقدرتی آمادهی حمله برای جلوگیری از دستیابی ایران به سلاحهای هستهای قرار دارد؛ از سوی دیگر، رژیمی ضعیف اما مصمم که بازدارندگی را وسیلهای برای بقا میداند. اگر مذاکرات شکست بخورد، ترامپ ممکن است با سه انتخاب خطرناک روبرو شود: تحمل ایران هستهای، اجازه دادن به اسرائیل برای شروع جنگ، یا مداخله نظامی مستقیم؟
آی ۲۴ نیوز: فاکس نیوز وجود یک سایت هستهای مخفی ادعا شده در ایران را فاش کرد
فاکس نیوز با انتشار تصاویر ماهوارهای انحصاری از سوی «شورای ملی مقاومت ایران» نشان داد که تاسیسات ادعا شده توسط این گروه اپوزیسیون تحت عنوان ««سایت رنگینکمان» در استان سمنان واقع شده که به استخراج تریتیوم، ایزوتوپ رادیواکتیو مورد استفاده برای بهبود سلاحهای هستهای میپردازد که هیچ کاربرد صلحآمیز یا تجاری ندارد.
تهران این اطلاعات را قاطعانه از طریق عباس عراقچی تکذیب کرده و اسرائیل را به «ایجاد اختلال در مذاکرات از طریق نوچههای خود متهم کرد.» این افشاگریها در زمان حساس مذاکرات تهران با دولت ترامپ صورت میگیرد.
بنیاد دفاع از دموکراسیها: درخواست دونالد ترامپ برای «برچیده شدن کامل» برنامه هستهای ایران چه معنایی دارد؟
اندیشکده آمریکایی بنیاد دفاع از دموکراسیها، در مصاحبه با ژاکوب ناگل، با اشاره به آنکه برنامههای هستهای غیرنظامی نیاز به غنیسازی داخلی ندارند گفت که دهها کشور با استفاده از میلههای سوخت وارداتی چنین برنامههایی را اداره میکنند، همچون رآکتور بوشهر ایران که با میلههای سوخت روسی کار میکند که پس از مصرف به روسیه بازمیگردند تا از استخراج پلوتونیوم جلوگیری شود.
آمریکا میتواند متعهد شود که پس از برچیدن کامل زیرساختهای هستهای ایران، میلههای سوخت موردنیاز را تأمین کند. ادعای ایران به«بیاعتمادی» به تأمینکنندگان خارجی و رد این پیشنهاد پوششی برای حفظ ظرفیت غنیسازی و رسیدن به بمب است.
تمرکز راهبردی امروز باید به جای نابودی سایتهایی مانند نطنز و فردو، به حذف تلاشهای تسلیحاتی ایران و ذخایر اورانیوم ۶۰ درصد معطوف شود. حمله به زیرساختها بدون مقابله با ذخایر اورانیوم غنیشده و برنامه تسلیحات، اشتباهی خطرناک خواهد بود. چنین حملهای ممکن است برنامه ایران را به فاز پیشرفتهتری ببرد و موجب مخفیسازی بیشتر آن شود، بهویژه اگر سانتریفیوژها و اورانیوم غنیشده حفظ شوند. همچنین ممکن است ایران با تظاهر به قربانی بودن، به دنبال مشروعیت بینالمللی برود.
پولیتیکو: کدام سیاست، بالاخره سیاست واقعی آمریکاست؟
در این گزارش که به سیاست دولت ترامپ درباره برنامه هستهای ایران میپردازد، به تناقضگوییها و اختلافنظرهای مقامات بلندپایه جمهوریخواه درباره غنیسازی اورانیوم در ایران اشاره شده است.
دولت ترامپ از گفتوگو درباره جزئیات فنی توافق هستهای مورد نظرش با تهران ابایی ندارد، اما اظهارات مقامات ارشد کاخ سفید باعث سردرگمی درباره موضع دقیق آنها نسبت به غنیسازی شده است.
در حالی که جیدی ونس، معاون رئیسجمهور گفت ایران میتواند یک برنامه هستهای غیرنظامی داشته باشد و تلویحاً اظهار داشت که آمریکا ممکن است اجازه دهد تهران اورانیوم را غنیسازی کند. اما مارکو روبیو، وزیر امور خارجه آمریکا در سخنانی متفاوت در هفته گذشته گفته بود که تهران باید «کاملا از غنیسازی دست بکشد».
در عین حال در حالی که دونالد ترامپ در مورد اینکه آیا ایران میتواند برای برنامه صلحآمیز خود اورانیوم را غنیسازی کند یا خیر در روز چهارشنبه در مصاحبهای با هیو هیو ویت مجری رادیویی گفت که «ما هنوز تصمیم نگرفتهایم، دو راه بیشتر وجود ندارد؛ یا بهشکلی ملایم و یا به شدت آنها را بمباران میکنیم.»
بهنام بنطالبلو، کارشناس بنیاد دفاع از دموکراسیها در واشنگتن، میان «هدف سیاسی نهایی» ترامپ و جزئیات فنی مسیر رسیدن به آن تمایز قائل میشود. او میگوید ترامپ در بیان اینکه نمیخواهد ایران به سلاح هستهای دست یابد شفاف است، اما درباره جزئیات فنی، عمدی در این ابهام وجود دارد و منطق سیاسی این است که رئیسجمهور میخواهد گزینههایش باز بماند.»
جان آلترمن، معاون ارشد در اندیشکده مرکز مطالعات استراتژیک و بینالمللی در واشنگتن، معتقد است این ابهام استراتژیک ممکن است مزایایی داشته باشد، اما این پرسش را هم مطرح میکند که آیا دولت ترامپ فرآیند محکمی برای بررسی پیشنهادات مذاکرهکنندگان ایرانی که دههها تجربه دارند، در اختیار دارد یا خیر.
سناتورها لیندزی گراهام در کنگره در ۸ ماه مه اعلام کرد که ««من با داشتن انرژی هستهای صلحآمیز توسط ایران و ساخت نیروگاههای جدید مشکلی ندارم. بهشرط آنکه غنیسازی نکنند و سوخت از خارج تهیه شود و کاملاً کنترلشده باشد. هر چیزی کمتر از این، توافقی بد خواهد بود و احتمالا باعث میشود ایران در نهایت به سلاح هستهای برسد.»
لوقیان لوژور: حرکت تحریک آمیز ترامپ در خلیج فارس: حمله به غرور ملی ایرانیان؟
مقالهٔ منتشرشده در «L’Orient-Le Jour» به بررسی تصمیم احتمالی دونالد ترامپ، رئیسجمهور وقت آمریکا، برای تغییر نام «خلیج فارس» به «خلیج عربی» میپردازد. این اقدام، که پیش از سفر ترامپ به کشورهای حوزه خلیج فارس مطرح شده بود، بهعنوان حرکتی تحریکآمیز تلقی شده و خشم مقامات ایرانی را برانگیخته است. ایران این تغییر نام را توهینی به غرور ملی خود میداند و آن را تلاشی برای جلب حمایت کشورهای عربی، بهویژه عربستان سعودی، در راستای عادیسازی روابط با اسرائیل تفسیر میکند.
در این مقاله، اشاره شده است که ترامپ پیشتر نیز اقداماتی مشابه از جمله تغییر نام «خلیج مکزیک» به «خلیج آمریکا» انجام داده است. این اقدامات بهعنوان بخشی از سیاستهای خارجی ترامپ برای بازتعریف روابط منطقهای و اعمال فشار بر ایران تحلیل میشوند.
در مجموع، مقاله به این نتیجه میرسد که تغییر نام «خلیج فارس» به «خلیج عربی» نهتنها یک مسئله جغرافیایی، بلکه یک اقدام سیاسی با پیامدهای گسترده در روابط بینالمللی و منطقهای است.
source