برخلاف برداشتهای سطحی که این فعالیتها را صرفاً به خاموشی AIS و استفاده از واسطههای منطقهای محدود میدانند، شواهد نشان میدهند که ایران از فناوریهای پیشرفته جعل، شرکتهای پوششی، مسیرهای انتقال جایگزین و همکاریهای پنهان منطقهای بهره میبرد.
بهدنبال تلاشهای آمریکا برای کاهش صادرات نفت ایران به صفر، تهران به استفاده از مسیرهای غیررسمی و جایگزین روی آورده است. یکی از این مسیرها، بهرهگیری از خطوط لوله و بنادر کشورهای همسایه مانند عراق و سوریه (پیش از سقوط بشار اسد) بوده است.
این مسیرها به ایران این امکان را میدهند که نفتکشهایش از تنگه هرمز که تحت نظارت گسترده نیروهای آمریکایی قرار دارد، عبور نکند و به این ترتیب خطر توقیف کاهش یابد.
عبدالله باباخانی، کارشناس انرژی مقیم آلمان، تأکید میکند که دولت عراق تأیید کرده ایران از اسناد جعلی منتسب به عراق برای صادرات نفت و مایعات گازی استفاده کرده است.
بررسیهای دریایی نشان میدهد در برخی اسکلههای خور الزبیر، چند کشتی بهطور همزمان سیگنال موقعیت ارسال میکنند، در حالیکه دادههای ماهوارهای فقط حضور یک کشتی را تأیید میکنند. مقامات عراقی در پاسخ به پیگیریها اعلام کردهاند که اسناد ارائهشده جعلی بودهاند و ارتباطی با دولت عراق ندارند.
باباخانی اشاره میکند که این اقدامات بخشی از یک شبکه گستردهتر شامل جعل مبدا، دستکاری سیستمهای شناسایی خودکار (AIS)، و انتقالهای کشتی به کشتی است. او به موردی اشاره میکند که در آن یک تانکر گاز مایع ایرانی پیش از تحویل به بنگلادش، بهطور جعلی با مبدا عراق برچسبگذاری شده بود. این شیوهها نمونهای از تلاشهای ایران برای پنهانسازی منشأ واقعی نفت خود است.
جعل دیجیتال، خاموشی هدفمند و مهندسی سیگنال
فراتر از خاموشکردن سیستم شناسایی خودکار (AIS)، ایران از تکنیکهایی مانند آینهسازی سیگنال، شبیهسازی موقعیت و دستکاری دادههای ترافیک دریایی استفاده میکند. این اقدامات باعث میشود کشتیها در مسیرهایی غیرواقعی ظاهر شوند و مبدا و مقصد محمولهها بهسختی قابل ردیابی باشند. در این فرآیند، همکاری با شرکتهایی در جنوب شرق آسیا و بهرهگیری از فناوریهایی مانند AIS spoofer نقش مهمی ایفا میکند.
شرکتهای پوششی و نهادهای امنیتی
نهادهای امنیتی ایران از جمله سپاه پاسداران، از شرکتهای پوششی در کشورهایی مانند مالزی، عراق و ونزوئلا استفاده میکنند. دالغا خاتیناوغلو میگوید: «ایران با استفاده از شرکتهایی که بهطور متوالی ثبت و منحل میشوند، هویت و مالکیت محمولههای نفتی را پنهان کرده و مسیرهای تجاری خود را دائماً تغییر میدهد. این شرکتها عموماً در مناطق آزاد همچون لابوان مالزی فعالاند و ظرف چند هفته جایگزین میشوند.
انتقال نفت در عراق و نقش اقلیم کردستان
در عراق، شبکههای شبهدولتی و تجاری وابسته به ایران از فرصت شکاف میان دولت مرکزی و اقلیم کردستان بهره بردهاند. عبدالله باباخانی میگوید: «محمولههای نفت خام ایران در مرز با نفت عراق آمیخته شده و با کدهای صادراتی متفاوت به بندر جیهان منتقل میشوند. این رویکرد بهویژه در زمان توقف صادرات رسمی اقلیم بهشدت افزایش یافته و مسیر غیررسمی زمینی میان خانقین و کرکوک یکی از نقاط کلیدی در این روند است.»
تخفیفهای سنگین، تهاتر معکوس و هزینههای پنهان
اگرچه صادرات نفت ایران از طریق شبکههای غیررسمی ادامه دارد، اما حاشیه سود آن نسبت به صادرات رسمی بهشدت کاهش یافته است. احسان دانشور، کارشناس انرژی و محیط زیست میگوید: «تهران نفت خود را گاه با ۲۰ تا ۲۵ درصد تخفیف به چین میفروشد، آن هم در قالب تهاتر با کالاهایی مانند تجهیزات فرسوده، قطعات صنعتی یا مواد غذایی درجهدو. بخشی از این واردات نهتنها ارزش افزوده اقتصادی ندارد، بلکه با فشار بر تولید داخلی همراه است.»
مسیرهای دریایی جدید و ناوگان زامبی
ایران با استفاده از کشتیهای قدیمی و تغییر مکرر مالکیت آنها که به «ناوگان زامبی» معروفاند، در آبهای اندونزی، سنگاپور و خلیج گینه در غرب آفریقا اقدام به انتقال محمولههای نفتی میکند. انتقال کشتی به کشتی و استفاده از پرچم کشورهای مختلف از جمله پاناما و تانزانیا، مسیر تشخیص را برای نهادهای بینالمللی دشوار کرده است.
دالغا خاتیناوغلو در تحلیلی میگوید که ایران همچنان از شیوههایی مانند بارگیری مجدد، تغییر برند و استفاده از «ناوگان ارواح» برای گمراهسازی سیستمهای نظارتی استفاده میکند. او اشاره میکند که ایران اخیراً به استفاده از نفتکشهای موسوم به «زامبی» روی آورده است؛ شناورهایی که با جعل شمارههای AIS متعلق به کشتیهای از رده خارج، نفت را به بنادر چین منتقل میکنند. این روشها نشاندهنده سطح بالای پیچیدگی و تواناییهای فنی ایران در مقابله با تحریمها هستند.
احسان دانشور نیز میگوید: «در سال ۲۰۲۴ بیش از ۵۸۰ میلیون بشکه نفت صادر شده که بخش عمدهای از آن از طریق ناوگان «شبح» متشکل از بیش از ۴۷۰ نفتکش انجام شده است.» او میافزاید که این نفتکشها با استفاده از تکنیکهایی نظیر جعل سیگنالهای AIS، انتقال کشتی به کشتی، و ارائه اسناد جعلی، منشأ واقعی نفت را پنهان میکنند. به گفته دانشور، عراق همچنان نقطهای کلیدی در زنجیره انتقال نفت ایران باقی مانده است، جایی که نفت خام ایرانی با تولیدات محلی ترکیب شده و ردیابی آن دشوار میشود.
شکافهای ژئوپلیتیکی و همگرایی با چین
در سطحی راهبردیتر، ایران از اختلافات ژئوپلیتیکی میان آمریکا و چین و نبود هماهنگی اطلاعاتی میان بلوک غرب و کشورهای آسیایی برای تداوم صادرات خود استفاده میکند. پالایشگاههای مستقل در استانهای جنوبی چین همچنان خریدار نفت ایران هستند و این روند، علیرغم تحریمهای ثانویه آمریکا، ادامه دارد.
افزایش صادرات نفت ایران
کارشناسان بر این عقیده هستند که افزایش صادرات نفت ایران در سال جاری برغم تداوم تحریمها و سیاست فشار حداکثری ترامپ نتیجه ترکیبی از چند عامل است.
اولاً، ایران با شناسایی پایگاههای تخلیه جدید در جنوب چین و استفاده از نفتکشهای ذخیرهشده در دریا، موفق به عبور از محدودیتهای تحریمی شده است. این پایگاهها، بهویژه آنهایی که دور از بنادر حساستری مانند شاندونگ قرار دارند، نقش کلیدی در افزایش صادرات روزانه ایران به حدود ۱.۷۴ میلیون بشکه در فوریه ۲۰۲۵ داشتهاند.
دوم، بازسازی شبکه فروش و بهبود روابط با خریداران خارجی، بهویژه چین، موجب افزایش تقاضا برای نفت ایران شده است. ایران از روشهایی مانند انتقال کشتی به کشتی، استفاده از پایانههای جایگزین، و ارائه تخفیفهای رقابتی برای جذب خریداران استفاده کرده است.
همچنین، افزایش تولید نفت ایران به میانگین ۳.۲ میلیون بشکه در روز در سال ۲۰۲۴ این روند را تسهیل کرده است. احسان دانشور، کارشناس انرژی و محیط زیست، میگوید: «در سال ۲۰۲۴ بیش از ۵۸۰ میلیون بشکه نفت صادر شده که بخش عمدهای از آن از طریق ناوگان «شبح» متشکل از بیش از ۴۷۰ نفتکش انجام شده است.»
او میافزاید که این نفتکشها با بهرهگیری از تکنیکهایی مانند جعل سیگنالهای AIS، انتقال کشتی به کشتی، و ارائه اسناد جعلی، منشأ واقعی نفت را پنهان میکنند. به گفته دانشور، عراق همچنان نقطهای کلیدی در زنجیره انتقال نفت ایران باقی مانده است، جایی که نفت خام ایرانی با تولیدات محلی ترکیب شده و ردیابی آن دشوار میشود.
نقش واسطهها و روشهای چندمرحلهای
برای مقابله با نظارت شدید آمریکا، ایران از کشتیهای کوچک و عملیاتهای چندمرحلهای (Ship-to-Ship) در آبهای بینالمللی استفاده میکند. این عملیاتها به ایران این امکان را میدهند که بدون ردیابی مستقیم، نفت خود را به بازارهای جهانی برساند.
بهعلاوه، استفاده از کشتیهای فاقد بیمه و ناوگان موسوم به «سایه» یا «شبح» اگرچه ریسک بالایی دارد، اما ایران توانسته است صادرات روزانهاش را در سطح ۱.۷ میلیون بشکه حفظ کند.
همزمان، ایران با استفاده از واسطهها و شرکتهای ثالث در کشورهایی چون چین، هند و امارات، شبکهای برای فروش نفت در بازارهای جهانی ایجاد کرده است. این شبکه شامل بیش از ۳۰ فرد، شرکت و کشتی است که در دور جدید تحریمهای آمریکا هدف قرار گرفتهاند.
سازوکارهای نوین صادرات نفت در سایه تحریمها
ایران با ترکیب روشهای مختلف مانند صادرات از طریق خطوط لوله به بنادر سوریه و عراق، استفاده از کشتیهای کوچک، عملیات چندمرحلهای و تغییر برند محمولهها، توانسته سازوکارهای نوآورانهای برای دور زدن تحریمها طراحی کند.
این روشها اگرچه با هزینهها و مخاطرات بالا همراه هستند، اما موجب حفظ بخشی از درآمدهای نفتی ایران شدهاند. تحقق این هدف نیازمند همکاری نزدیک با کشورهای همسایه، استفاده از واسطهها و بهرهگیری از فرصتهای منطقهای است.
دالغا خاتیناوغلو، کارشناس حوزه انرژی، در تحلیلی میگوید که ایران همچنان از شیوههایی مانند بارگیری مجدد، تغییر برند و استفاده از «ناوگان ارواح» برای گمراهسازی سیستمهای نظارتی بهره میبرد.
وی اشاره میکند که اخیراً ایران به استفاده از نفتکشهای موسوم به «زامبی» نیز روی آورده است؛ شناورهایی که با جعل شمارههای AIS متعلق به کشتیهای از رده خارج، به انتقال نفت به بنادر چین میپردازند. این روشها نشاندهنده سطح بالای پیچیدگی و تواناییهای فنی ایران در مقابله با تحریمهاست.
هدررفت درآمدهای نفتی ایران
بررسی دادههای رسمی جمهوری اسلامی ایران و اطلاعات شرکتهای بینالمللی ردیابی نفتکشها مانند کپلر نشان میدهد که بخش قابلتوجهی از صادرات نفت ایران با کاهش روبهرو شده است.
همچنین، یکپنجم درآمدهای نفتی کشور به دلیل هزینههای مرتبط با دور زدن تحریمها از بین میرود، که این هدررفتی ساختاری پیامدهای اقتصادی و راهبردی مهمی به دنبال دارد.
طبق آمار گمرک ایران، در نیمه نخست سال مالی گذشته (مارس ۲۰۲۴ تا مارس ۲۰۲۵)، ایران از محل صادرات نفت خام، میعانات گازی و نفت کوره، حدود ۲۳.۲ میلیارد دلار درآمد کسب کرده است.
با این حال، طبق دادههای شرکت کپلر، انتظار میرفت ایران بیش از ۲۸ میلیارد دلار از صادرات نفتی خود درآمد داشته باشد که به دلیل پیچیدگیهای مربوط به دور زدن تحریمها، یک اختلاف پنج میلیارد دلاری بهوجود آمده است. این اختلاف ناشی از شبکه پیچیده عملیات برای پنهانسازی منشأ نفت ایران است.
چشمانداز آینده صادرات نفت ایران
صادرات نفت ایران در ماههای آینده تحت تأثیر تحولات ژئوپلیتیکی، فشارهای تحریمی و تغییرات بازار جهانی با عدمقطعیتهای فزایندهای روبهروست. پس از حمله موشکی ایران به اسرائیل در اکتبر ۲۰۲۴، ایالات متحده سیاست «فشار حداکثری» را مجدداً فعال کرده و تحریمهای سختگیرانهای علیه ناوگان کشتیرانی دخیل در صادرات غیرقانونی نفت ایران اعمال کرده است.
بهدنبال این اقدامات، صندوق بینالمللی پول پیشبینی کرد گه صادرات روزانه نفت ایران در سال جاری نسبت به سال گذشته حدود ۳۰۰ هزار بشکه کاهش یابد.
در این میان، دور چهارم مذاکرات هستهای اخیر میان ایران و آمریکا که در ۱۱ مه ۲۰۲۵ در عمان برگزار شد، اگرچه دشوار بود، اما با رویکردی سازنده به پایان رسید. نزدیکی نسبی مواضع طرفین و برنامهریزی برای دور بعدی مذاکرات امیدهایی را برای کاهش تنشها و رسیدن به توافق نهایی ایجاد کرده است.
در صورت موفقیت این مذاکرات، انتظار میرود صادرات نفت ایران افزایش یابد. اما در سناریوی شکست مذاکرات، خطر حملات به زیرساختهای نفتی و تشدید محدودیتهای صادراتی میتواند پیامدهای اقتصادی گستردهای برای تهران به همراه داشته باشد.
در حال حاضر، برخی پالایشگاههای مستقل چینی همچنان با نادیده گرفتن تحریمها به خرید نفت ایران ادامه میدهند، موضوعی که وابستگی روزافزون صادرات ایران به سیاستهای پکن را برجسته میکند.
از سوی دیگر، توافقات تجاری آمریکا و چین و رشد احتمالی تقاضای جهانی نفت، بهویژه از سوی اقتصادهایی چون چین و هند، همراه با تصمیمات اوپک پلاس در مورد سطح تولید، از مهمترین عوامل تعیینکننده در بازار نفت ایران بهشمار میروند.
همچنین، فشارهای جهانی برای گذار به انرژیهای پاک و ملاحظات زیستمحیطی ممکن است در بلندمدت بر میزان سرمایهگذاری در صنعت نفت ایران اثر بگذارند.
نتیجهگیری
ایران با بهرهگیری از سازوکارهای غیررسمی و استفاده از مسیرهای پیچیده و واسطههای منطقهای، بخشی از صادرات نفت خود را علیرغم تحریمها حفظ کرده است. هرچند این مسیرها با ریسکهای حقوقی، امنیتی و اقتصادی همراهاند، اما به تهران امکان دادهاند بخشی از درآمدهای نفتی خود را تأمین کند. با این وجود، فشارهای تحریمی موجب افزایش هزینهها و کاهش اثربخشی سیاستهای انرژی ایران در سطح بینالمللی شدهاند.
آینده صادرات نفت ایران بهشدت وابسته به موفقیت مذاکرات هستهای، موضعگیری چین، تصمیمات اوپک پلاس، و روند تقاضای جهانی انرژی است. در صورت تحقق توافق دیپلماتیک، ایران میتواند جایگاه خود را در بازار جهانی انرژی بازسازی کند. اما در صورت تداوم فشارهای بینالمللی، نه تنها صادرات نفت کاهش خواهد یافت، بلکه توان چانهزنی ایران در سطح منطقهای و جهانی نیز تضعیف خواهد شد.
افزایش پیچیدگی در روشهای صادرات نفت ایران، نهتنها بیانگر موفقیت فنی در دور زدن تحریمهاست، بلکه نشاندهنده اتخاذ راهبردی ترکیبی است که از فناوری، حقوق، ژئوپلیتیک و اقتصاد بهره میگیرد. با این حال، تداوم این راهبرد با هزینههای سنگین اقتصادی و آسیبپذیری در برابر تحولات ناگهانی در نظم تحریمی بینالمللی همراه است.
source