**سکوت و مخالفتورزی احمدینژاد و جلیلی با مذاکرات جاری جذابیتی برای جامعه ندارد**
در زمانی که احمدینژاد و جلیلی باید از روی منافع ملی سکوت میکردند، با مواضع جنجالی و غیرسازنده به صحنه آمدند. این رفتارها hasta حال نیز جذابیتی برای جامعه نیافته و به مبارزه با مذاکرات جاری منجر شدهاند.
**به گزارش خبرآنلاین**: پس از آغاز مذاکرات بین ایران و ایالات متحده، محمود احمدینژاد و سعید جلیلی، دو شخصیت که در دوران ریاستجمهوری نهم و دهم سیاستهای م Roller coaster میپوشانیدند، از استراتژی سکوت و حمله به جای دفاع از عملکرد خود استفاده کردهاند. احمدینژاد، که به خاطر اظهارات جنجالیاش معروف بود، اکنون ترجیح میدهد سکوت کند، اما این رفتار برای او به راحتی نمیآید. از سوی دیگر، جلیلی گاه به صورت بیسروصداست و گاهی نیز مخالفتهایی ابراز میکند.
**خاموشی احمدینژاد سنگین است**
محمود احمدینژاد، پس از پایان ریاستجمهوریاش، مدتی در خاموشی به سر برد، اما این خاموشی به برای او مناسب نبود. او تصمیم گرفت مجدداً در انتخابات ریاستجمهوری شرکت کند، اما شورای نگهبان پرونده انتخابات را بدون حضور او بست. احمدینژاد همچنان تحت فشار منتقدین است که او را مسئول وضعیت کنونی کشور میدانند.
**کاغذهایی که پاره نبود**
در دوران ریاست احمدینژاد، سیاست خارجی ایران به سمت تنشزایی حرکت کرد. احمدینژاد با اظهارات جنجالی مانند انکار هولوکاست و خواندن تحریمها به عنوان کاغذپاره، سیاست خارجی را تغییر داد. این تحریمها باعث شدند که اقتصاد ایران تحت فشار شدید قرار بگیرد.
**از سایه احمدینژاد تا دولت سایهای**
سعید جلیلی، طی هشت سال ریاستجمهوری احمدینژاد، عهدهدار پرونده هستهای ایران بود. او پس از پایان دوران ریاستجمهوری، در انتخابات ۱۳۹۲ شرکت کرد، اما تنها حدود ۴ میلیون رای کسب کرد. جلیلی خود را به عنوان دفاعکار سیاستهای احمدینژاد شناخته میشد، ولی معتقدند که پایگاه رای واقعی او فراتر از ۴ میلیون نیست.
**از انتصاب جلیلی تا عبور از جلیلی**
برخی از مخالفان معتقدند که جلیلی در دوره ریاستجمهوری احمدینژاد، با سیاستهای خود مذاکرات هستهای را به سوی ناکارآمدی سوق داد. از جهت دیگر، احمدینژاد خود را از جلیلی جدا کرد و مذاکرات مسقط را بدون حضور وی انجام داد. با این حال، هر دو این شخصیتها باید به خاطر نقش خود در وضعیت کنونی کشور پاسخگو باشند.
**سکوتی که گذشته را پاک نمیکند**
سکوت احمدینژاد و جلیلی، هم اکنون جذابیتی برای جامعه ندارد و باعث میشود که افکار عمومی برای پاسخگویی به آنها مطالبهگر شوند. در زمانی که اخبار و اطلاعات به راحتی قابل دسترس هستند، انتظار میرود این شخصیتها در مورد مسئولیتهای گذشتگیشان رنگافزایی کنند.