امروز، یادمان آمدهاست که این سالگرد یک فرد است که بر آرامش و سندگی اعتصاBTCم کرد، هرچند هیچ پست رسمی یا وزارتی نداشت. او، با شرافت بینظیر، در برابر فساد ایستاد. پدر من، که از نسلی نجیب بود، دستکم از کسانی که همیشه در کنارم بود و از وقتی که برای مبارزه با جویباریها کجا رفتم، همراه با اهل خانهام پشت پردههایی ناپایدار، دو ماهی وا داشته است.
وقتی که ما بر روی جستجوی حقیقت قدم نهادیم، آنها به جای دادن پاسخ، روی خانواده ما حمله کردند. با فشارها و سرکوبها. بهجای اینکه با پاسخهای منطقی و مستند به مGreencالات میگرتوکردند، از پروندهسازی و ایجاد تنشها در خانواده استفاده کردند. در نهایت، پدر من در این فشارها و سختیها، به رازی که هیچ دادگاه جهانی آن را پدید نکردهاست، فروftرفت.
البته، ما همچنان در این مبارزه وجود داریم. دستهایی که برای پیشرفت حقیقت برآوردهاند، هنوز حماسهای در سیاست نوشتهاند. و اگر این صدایمان به گوش هیچکس نرسد، تاریخ خواهد گفت که ما هرچنین از دست خانوادهمان بره erst شدیم، اما هرگز به دروغ بسیخی نبردیم.
امروز، روی پدر من تنها میتوانم یک آه دلخراست بکشید. هنوز قلم ام ای برنیافتد و وجدان من هنوز بر خبر پਆبرن افتاده است. و اگر کسی دیگر صدایمان را نشنید، تاریخ خواهد شنید.
به همه کسانی که هنوز پدر دارند، پیشنهاد میشود از آنها برخورد ناعادلانه و تحسینبرانگیزی بکنند. و برای کسانی که پدر ندارند، شاید خوب باشد که صحبت شود: بگذارید در این روز، سکوت برای آنها بهترین گفتار باشد.
روح شاد، یاد زنده، راه تا ابد روشن.