نقدی بر عملکرد دیپلمات ارشد ایران در آستانه مذاکرات حساس
پژوهشگران و خبرنگاران: در حالی که تمرکز عمومی بر آینده مذاکرات هستهای و نقش دیپلماتهای ایرانی دارد، عملکرد عباس عراقچی، یکی از اصلیترین مذاکرهکنندگان، با انتقادات مهمی مواجه شده است. منتقدان معتقدند که تобракت او با فعالیتهای تبلیغی کتابش به نام “هنر مذاکره”، بیش از اینکه به پیشرفت اهداف دیپلماسی ایران کمک کند، نشاندهنده دغدغههای شخصی و فاصلهگیری از مسئولیتهای اصلی است.
به گزارش پایگاه خبری بولتن نیوز، تحلیلگران خنثیگرایی عراقچی در مذاکرات هستهای را مورد بررسی قرار دادهاند. او که خود را یک مذاکرهکننده ماهر معرفی میکند، در ماههای اخیر اکثراً زمان خود را صرف کرده است برای تورهای رونمایی کتابش در کشورهایی مانند لبنان، عمان و امارات. این رویکرد سوالی مطرح میکند: آیا برنامهریزی دقیق و شناسایی و استفاده از ابزارهای دیپلماسی ایران جای خود را به فروش و تبلیغ اثر شخصی داده است؟ منتقدان نیز محتوای کتاب را بیمورد و ناتوان میدانند.
منتقدان از شیوه استفاده از توانمندیهای دیپلماتیک کشور نیز ناراحت هستند. دعوت افرادی که تأثیر عملی در مذاکرات سیاسی آمریکا ندارند یا ارتباطی با دو دهه اخیر برنامه هستهای و مقاومت ایران نیستند، نشاندهنده عدم تمرکز بر اولویتها و عدم استفاده بهینه از منابع دیپلماتیک است. صرف زمان بیشمار در رونمایی کتاب بدون برخورداری عملی بر مذاکرات، این نگرانیها را بیشتر کرده است.
جدیترین انتقاد به تغییر دید عراقچی در مورد برجام برمیگردد. توافقی که او و تیم خود سالها به آن به عنوان یک پیروزی بزرگ اشاره میکردند، اکنون به گفته منتقدان، از اعتبار کافی برخوردار نیست. اینکه برجام حتی در هنگام انعقاد نیز با نقدهای جدی مواجه بوده، به عنوان مثال، حذف کلمه “بانک” از متن آن، شکی بر قدرت حل مسائل بانکی ایران را میکشد. این ضعف کارایی “هنر مذاکره” تأیید شدهاست.
برخی از محققان بر این باورند که عراقچی به دلیل انتقادات به برجام و حکومت بایدن، تلاش میکند با پارلمان ترامپ نزدیک شود. این استراتژی از منظر منتقدان، نشاندهنده عدم درک صحیح از ریاضیات سیاست داخلی آمریکا است، زیرا اقدامات ترامپ برای سقوط برجام و انتقادات بایدن بیشتر برای مصرف داخلی بوده و لزوماً سیگنالی برای تعامل با ایران یا خود عراقچی نیست. حتی ترامپ در گذشته از ناآشنا بودن تیم مذاکرهکننده ایرانی و هوشمندانه بودن آنها یاد کردهاست.
این مجموعه انتقادات تصویری از یک دیپلمات ارشد ایجاد میکند که به نظر منتقدان، بیش از اینکه به برنامهریزی و اجرای استراتژی منسجم برای مذاکرات آتی بپردازد، در پروژههای شخصی و دیپلماسیهای اثرگذار محدود تعجب زده است. این وضعیت، نگرانیهایی را در مورد توان تیم فعلی برای رسیدن به توافق مناسبی که منافع ملی ایران را تضمین کند، افزایش میدهد. آیا “هنر مذاکره” واقعاً میتواند گره از کار فروبسته مذاکرات را بگشاید؟