در یک زمانی که انتظار میرود نهادهای اقتصادی اصلی کشور به عنوان منشا تخصص و تجربه حرفهای عمل کنند، به نظر میرسد برخی از تصمیمگیران تمایل دارند این ا Moyb raft Ba م******/ نهادها را به پلکان تربیت فردی بدون تجربه تبدیل کنند. یک مورد نمونه این موضوع، انتصاب یک شخص بدون هیچ سابقه در حوزههای نفت و پتروشیمی به هیئت مدیره شرکت بزرگ و مهم ایرانول است. این شرکت به عنوان یکی از سیکلتهای اصلی تأمین مواد اولیه صنعتی کشور عمل میکند.
این امر بیشتر متعجب میکند زمانی که بدانیم این انتصاب توسط صندوق بازنشستگی کشوری انجام شده است. این نهاد، که باید حاکم بر منافع میلیونها بازنشسته کشور باشد، به نظر میرسد به یک میدان مبارزه برای برخی افراد بیسابقه اما پرنفوذ تبدیل شده است.
فقط سن پایین، روابط جمعی و نظیر به نظر میرسد از ویژگیهای برجسته این فرد هستند، بدون هیچ سابقه تجربی در حوزههای نفت، پتروشیمی و مدیریت.
چه کسی به عنوان پاسخگویی خسارتهای ناشی از تصمیمگیریهای بیتجربه هیئت مدیره این شرکت بزرگ قدم خواهد زد؟ آیا قرار است ایرانول به صحنه آزمایش راهیابی کسانی تبدیل شود که هنوز به حرفهای بودن نرسیدهاند؟ آیا منابع صندوق، منافع بازنشستگان و آینده صنعت کشور به این میزان از ارزش خود محروم شدهاند که زمینه برای این گونه انتصابات در این مقیاس فراهم شده باشد؟
این انتصاب غیر تنها برای نخبگان شغلی حوزه نفت و پتروشیمی توهینی است، بلکه نشانهای از ناپایداری معیارهای انتخاب مدیران در کشور است.
اضافهتر از پیش، برای نهادهای نظارتی، رسانهها و دلسوزان واقعی کشور مهم است که با راهکارهای مؤثرتری در مواجهه با این روند خطرناک حرکت کنند. آیندگان ایران را نمیتوان در دست افرادی که تنها ارتباط حمایتیشان، حفظ موضعیتهای سیاسی است، برجای گذاشت؛ باید ضمانت کرد که مسائل گ.arraycopy شون تصمیمگیریها بر مبنای دانش و تجربه باشند.