آگهی

او با اشاره به توافقات صورت‌گرفته میان دو کشور، از تعهد روسیه برای سرمایه‌گذاری ۸ میلیارد دلاری در پروژه‌های گازی ایران خبر داد و تأکید کرد که تاکنون نزدیک به ۵ میلیارد دلار آن نهایی شده است.

جلالی ضمن اشاره به ارتقای روابط تهران و مسکو به سطح راهبردی، از سفر قریب‌الوقوع ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهوری روسیه به تهران خبر داد و اظهار داشت که همکاری‌های گازی، اجرای موافقت‌نامه تجارت آزاد با اتحادیه اقتصادی اوراسیا و طرح انتقال گاز روسیه از مسیر ایران، می‌تواند زمینه‌ساز تبدیل ایران به هاب گازی منطقه شود.

او همچنین با اشاره به توسعه زیرساخت‌های مالی میان دو کشور، از اتصال شبکه‌های بانکی میر و شتاب به‌عنوان راهکاری برای تسهیل مبادلات مالی در حوزه‌های خرد، امور دانشجویی و گردشگری یاد کرد.

بر اساس گزارش‌های رسمی، حجم کل سرمایه‌گذاری روسیه در حوزه نفت و گاز ایران به حدود ۸.۸ میلیارد دلار رسیده که بخش عمده آن از سوی شرکت‌های بزرگ دولتی مانند گازپروم و روزنفت صورت گرفته است.

در شرایطی که ایران با محدودیت‌های فناورانه ناشی از تحریم‌های غرب مواجه است، این سرمایه‌گذاری‌ها نقش کلیدی در تأمین فناوری‌های پیشرفته، تقویت ظرفیت تولید انرژی و ارتقای موقعیت ژئوپلیتیکی ایران در معادلات منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای ایفا می‌کند.

موانع پیش روی معاهده راهبردی ایران و روسیه

با وجود چشم‌انداز مثبت همکاری‌های راهبردی، اجرای مؤثر معاهده ایران و روسیه با موانع ساختاری، ژئوپلیتیکی و نهادی مواجه است. از جمله مهم‌ترین چالش‌ها می‌توان به ضعف زیرساخت‌های ریلی، جاده‌ای و بندری ایران، ناکارآمدی نظام گمرکی و نبود بخش خصوصی توانمند اشاره کرد که ظرفیت‌های داخلی را برای ایفای نقش مؤثر در این همکاری محدود می‌کند.

همچنین تحریم‌های بین‌المللی علیه هر دو کشور، انتقالات مالی و بانکی را دشوار ساخته و نیاز به سازوکارهای جایگزین مانند بانک‌های مشترک، سیستم‌های پرداخت مستقل و مبادله با ارزهای ملی را دوچندان کرده است.

در سطح نهادی، اجرای توافق نیازمند اصلاحات حقوقی و هماهنگی موثر میان نهادهای دولتی دو کشور است. در غیاب انسجام یا اراده سیاسی کافی، این موارد می‌توانند به تأخیر در اجرای توافق بینجامند.

 در بعد سیاسی نیز، نگرانی روسیه از احتمال احیای روابط ایران با غرب و تأثیر آن بر نفوذ منطقه‌ای خود، همراه با فشارهای بین‌المللی می‌تواند روند همکاری را کند کند.

 افزون بر این، اگر انتظارات غیرواقع‌بینانه نسبت به نتایج فوری این همکاری‌ها محقق نشود، ممکن است سرخوردگی در سطوح اجرایی ایجاد شود. بنابراین، تحقق عملی معاهده نیازمند نگاه واقع‌گرایانه، تقویت زیرساخت‌ها، ایجاد نهادهای مالی کارآمد، اصلاح قوانین، و اعتمادسازی متقابل است.

فرصت‌های راهبردی همکاری ایران و روسیه

در بستر این همکاری‌های بلندمدت، فرصت‌های قابل‌توجهی در حال شکل‌گیری است که می‌تواند مناسبات اقتصادی، انرژی و ترانزیتی ایران و روسیه را به سطحی راهبردی ارتقا دهد.

یکی از مهم‌ترین این فرصت‌ها، اجرای موافقت‌نامه تجارت آزاد با اتحادیه اقتصادی اوراسیاست که با کاهش تعرفه‌ها و تسهیل روندهای گمرکی، بستر مناسبی برای گسترش مبادلات دوجانبه فراهم کرده است.

در کنار آن، طرح انتقال گاز روسیه از طریق خاک ایران نه‌تنها اهمیت ژئوپلیتیکی تهران را افزایش می‌دهد، بلکه  ادعا می‌شود که این امر می‌تواند جایگاه آن را به‌عنوان هاب انرژی منطقه‌ای تثبیت کند.

پیشرفت هر چند نامحسوس در پروژه راه‌آهن رشت–آستارا نیز، که بخش کلیدی کریدور شمال–جنوب است، نشان از عزم مشترک دو کشور برای توسعه زیرساخت‌های حمل‌ونقل دارد.

سرمایه‌گذاری روسیه برای خرید ۵۰ هزار هکتار زمین به منظور آغاز مطالعات زمین‌شناسی در این مسیر، گامی عملی در جهت تسهیل جریان تجارت و ترانزیت کالا میان دو کشور و فراتر از آن است. تحقق این پروژه‌ها نقش کلیدی در افزایش ظرفیت ترانزیتی ایران و تثبیت جایگاه آن در شبکه تجاری اوراسیا ایفا خواهد کرد.

تفاهم‌نامه انرژی و آینده سرمایه‌گذاری روسیه

در تیرماه ۱۴۰۱، شرکت ملی نفت ایران و شرکت گازپروم روسیه تفاهم‌نامه‌ای ۴۰ میلیارد دلاری به‌صورت آنلاین امضا کردند که نقطه عطفی در روابط انرژی دو کشور محسوب می‌شد. این تفاهم‌نامه طیف وسیعی از همکاری‌ها را در بر می‌گرفت: توسعه میدان‌های گازی کیش و پارس شمالی، فشارافزایی در میدان پارس جنوبی، توسعه شش میدان نفتی، سوآپ گاز و فرآورده، اجرای پروژه‌های ال ان جی، احداث خطوط لوله صادراتی و همچنین همکاری‌های فناورانه در بخش انرژی.

هر چند پس از گذشت ۴ سال این تفاهم نامه نه تنها اجرایی نشد بلکه خبری از جدیت گازپروم برای اجرای این تفاهم نامه نیز به گوش نمی‌رسد.

همزمان، ادعا می شود روسیه برای سرمایه‌گذاری ۸ میلیارد دلاری در پروژه‌های گازی ایران برنامه‌ریزی کرده است که تاکنون حدود ۵ میلیارد دلار آن قطعی شده و مابقی نیز در حال نهایی‌شدن است.

این سرمایه‌گذاری‌ها توسط شرکت‌هایی همچون گازپروم انجام می‌شود و در چارچوب معاهده مشارکت راهبردی ۲۰ ساله میان دو کشور صورت می‌گیرد که اخیرا به تصویب طرف روسی نیز رسیده است. کارشناسان طرفدار دولت در ایران بر این باور هستند که این روند نشان‌دهنده اراده سیاسی قوی در هر دو کشور برای غلبه بر محدودیت‌های تحریمی و تقویت همگرایی اقتصادی در حوزه انرژی است.

دیدگاه کارشناسی درباره واقعیت سرمایه‌گذاری روسیه

با وجود خبرهای منتشرشده درباره این سرمایه‌گذاری‌ها، برخی کارشناسان نسبت به میزان اثربخشی آن‌ها ابراز تردید کرده‌اند. سیامک جوادی، مدرس و پژوهشگر اقتصاد مالی در دانشگاه تگزاس، می‌گوید: «به‌نظر من سرمایه‌گذاری ۵ میلیارد دلاری در طرح‌های گاز ایران خبر خوبی است، ولی مطمئن نیستم چقدر می‌تواند به حل ناترازی کمک کند.»

وی می‌افزاید: «اول اینکه معلوم نیست این سرمایه‌گذاری دقیقا قرار است کجا انجام شود. مثلاً یکی از مشکلات اساسی در حوزه گاز، اتلاف در همان مرحله تولید است؛ تقریبا روزی ۵۰ میلیون مترمکعب (معادل دو فاز پارس جنوبی) هدر می‌رود. آیا قرار است این سرمایه‌گذاری برای جلوگیری از مشعل‌سوزی انجام شود؟»

وی ادامه می‌دهد: «برآوردها نشان می‌دهد برای رسیدن به هدف تولید یک میلیارد و ۳۴۰ میلیون مترمکعب گاز در روز، صنعت گاز ایران به سرمایه‌گذاری سالانه ۱۹ میلیارد دلاری نیاز دارد. بنابراین این سرمایه‌گذاری فاصله زیادی با نیاز واقعی دارد.»

به‌نظر می‌رسد اعلام این رقم‌ها بیشتر با هدف مدیریت افکار عمومی در فضای مذاکرات و اعتصابات کامیون‌داران مطرح شده باشد، نه یک سرمایه‌گذاری استراتژیک واقعی برای حل مشکلات انرژی کشور.

دالغا خاتین‌اوغلو، کارشناس صنعت انرژی ایران، در واکنش به ادعای سرمایه‌گذاری گسترده روسیه در میادین نفت و گاز کشور، با تردید به سابقه عملی این همکاری‌ها اشاره می‌کند.

وی می‌گوید: «روسیه طی دو دهه گذشته بیش از صد تفاهم‌نامه و قرارداد در حوزه نفت و گاز با ایران امضا کرده، اما در عمل تنها در چند مورد محدود آن هم توسط شرکت‌های کم‌نام‌ونشان، اقدام به حفاری کرده است. شرکت گازپروم، در صدر این فهرست قرار دارد که بیشترین تعداد تفاهم‌نامه‌ها را با ایران امضا کرده، بدون آن‌که حتی یکی از آن‌ها را به مرحله اجرا برساند.»

بیانیه سفارت ایران در مسکو

در پی انتشار برخی گزارش‌ها درباره اظهارات کاظم جلالی، سفیر ایران در فدراسیون روسیه، سفارت ایران در مسکو با انتشار بیانیه‌ای اعلام کرد که در تنظیم خبر دیدار جمعی از ایران‌شناسان روس با سفیر ایران، برخی اطلاعات به اشتباه به نقل از وی منتشر شده است.

بر اساس این بیانیه، برخلاف آنچه در برخی رسانه‌ها عنوان شده بود، سرمایه‌گذاری ۸ میلیارد دلاری روسیه نه در میادین گازی، بلکه در قالب قراردادهایی برای سرمایه‌گذاری در میادین نفتی ایران صورت گرفته است.

همچنین در خصوص سفر ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهور فدراسیون روسیه به تهران، تأکید شده که اصل این سفر در دستور کار دو کشور قرار دارد، اما هنوز تاریخ مشخصی برای آن تعیین نشده و هماهنگی‌ها در این خصوص همچنان ادامه دارد.

سفارت ایران ضمن ابراز تأسف بابت این اشتباهات، بر لزوم دقت رسانه‌ها در انعکاس صحیح اظهارات دیپلماتیک تأکید کرده است.

به کانال تلگرام یورونیوز فارسی بپیوندید 

نتیجه گیری

ادعا می‌شود که همکاری‌های فزاینده میان ایران و روسیه، با وجود چالش‌های ساختاری، نهادی و فشارهای بین‌المللی، فرصت‌های راهبردی مهمی را در حوزه‌هایی مانند انرژی، زیرساخت، تجارت و ترانزیت پیش‌روی دو کشور قرار داده است.

موافقان افزایش سطح همکاری میان تهران و مسکو معتقدند که اگر این چالش‌ها با برنامه‌ریزی دقیق، اراده سیاسی قوی و اصلاحات مؤثر مدیریت شوند، می‌توان انتظار داشت این شراکت نه‌تنها به کاهش اثرات تحریم‌ها کمک کند، بلکه زمینه‌ساز ارتقای موقعیت ژئوپلیتیکی و افزایش ظرفیت چانه‌زنی منطقه‌ای و بین‌المللی هر دو کشور نیز باشد.

از منظر تهران، تقویت روابط با مسکو می‌تواند به متنوع‌سازی شرکای اقتصادی، کاهش وابستگی به غرب، و تثبیت نقش ایران به‌عنوان یک کانون ترانزیتی و انرژی در منطقه منجر شود.

برای روسیه نیز این همکاری فرصتی است تا با گسترش نفوذ اقتصادی خود در جنوب اوراسیا و دستیابی به مسیرهای جدید صادرات انرژی، فشار تحریم‌های غرب را کاهش دهد.

پیشبرد پروژه‌هایی نظیر انتقال گاز روسیه از مسیر ایران، توسعه راه‌آهن رشت–آستارا و اجرایی شدن تجارت آزاد با اتحادیه اقتصادی اوراسیا، تنها در صورتی مؤثر خواهد بود که در قالب برنامه‌های اجرایی مشخص، با تأمین منابع مالی پایدار و هماهنگی مؤثر میان نهادهای مسئول تعریف و پیاده‌سازی شود.

با این حال، تجربه همکاری‌های پیشین و تفاهم‌نامه‌های بدون اجرا نشان می‌دهد که صرف اعلام توافق‌ها، بدون ضمانت اجرایی، می‌تواند به بی‌اعتمادی و فرصت‌سوزی منجر شود.

به نظر می‌رسد که برای شکستن این چرخه تکراری، دو کشور می‌بایست با رویکردی واقع‌گرایانه و شفاف، روند پیشبرد پروژه‌ها را تحت نظارت نهادهای مستقل و مستمر قرار داده و از ابزارهایی مانند ارزیابی‌های مرحله‌ای و سازوکارهای پاسخگویی عمومی بهره‌مند شوند.

source

توسط jahankhabari.ir