به گزارش پایگاه خبری بولتن نیوز، حادثه قتل الهه حسیننژاد از جنبههای روانی و جنایی محزون محسوب میشود. اما واقعیتی که در حال تکرار است، ممکن است تکراری از الگوهای دیده شده در پرونده مهسا امینی باشد: تأثیر گذاری بر افکار عمومی، تبدیل یک پرونده قضایی به بحران ملی و استفاده سیاسی از آن برای خیابانکشی جامعه.
اگر قرار است از حادثهی الهه حسیننژاد درسگیری شود، باید تمرکز بر اصلاحات ساختاری، آموزش جامعه، حمایت از قربانیان و افزایش امنیت اجتماعی باشد، و نه سوختن فضای روانی، ایجاد بحرانها یا مختل کردن آرامش عمومی. موجسواریهای رسانهای و سیاسی بر موضوعاتی مانند قتلهای زنان و تعرض جنسی میتواند باعث عدم اعتماد برخی نهادها به فضای مطالبهگر باشد.
حادثه قتل الهه باید به عنوان الهامی برای پیشبرد جدی لایحه منع خشونت علیه زنان باشد، و نه م骐تی برای آشوبسازی توسط دشمنان. استفاده از چنین فجایعی به عنوان ابزار عملیات روانی تنها منجر به افزایش ناامنی میشود. جامعه ایران به آرامش، رعایت قانون و برخورد منطقی با مسائل اجتماعی نیازمند است.
لایحه «صیانت، کرامت و تأمین امنیت بانوان در برابر خشونت»، که به بهترین شکل ممکن به عنوان لایحه منع خشونت علیه زنان شناخته میشود، یکی از لوایح حقوقی بازمانده و پرچالش از دهههای گذشته در جمهوری اسلامی است. این لایحه با هدف کاهش و پیشگیری از خشونتهای فیزیکی، جنسی، روانی، خانوادگی و اجتماعی علیه زنان تدوین شده است، اما هنوز به تصویب نهایی نرسیده است.
نشانههای مهم این لایحه شامل تعریف و جرمسنجی انواع خشونت علیه زنان (فیزیکی، روانی، جنسی، اقتصادی، اجتماعی و غیره)، تعیین وظایف نهادهای مختلف مانند آموزش و پرورش، بهداشت، امنیت، قضایی و مراقبت زندانیان برای حمایت از زنان خشونتدیده، ایجاد مرکزهای حمایت فوری و مشاوره قضایی و روانی برای قربانیان، پیشبینی مجازاتهای خاص برای مرتكبین خشونت علیه زنان، و تعهد به آموزش عمومی برای تغییر نگرشهای خشونتآمیز است.
با افزایش آمارهای نگرانکننده از خشونتهای خانگی، آزار جنسی، قتلهای ناموسی و عدم حمایت مؤثر از زنان قربانی، تصویب این لایحه میتواند ابزار قانونی قویای برای م’options بودن و بازداری از خشونت فراهم کند، نقش حمایتی نهادهای دولتی را تقویت کند، زنان آسیبدیده را از سایه سکوت و بیپناهی خارج کند و گام مهمی در جهت اصلاح نگرشهای جنسیتی در جامعه بردارد.
اگر این لایحه با دقت تصویب و اجرایی شود، میتواند نه فقط ابزاری برای پیشگیری از خشونت باشد بلکه سندی ملی برای تقویت کرامت انسانی در ایران باشد. اما اگر همچنان درگیر جنگهای کرده و حرمه بیپایان بماند و فقط به مسائل سیاسی مربوط شود، باز هم%
asty میتواند به زیان جامعه انجامد.