**علی ربیعی و پرسش عdataGridView1مرات میراث ویرانگر دوران وزارت خود**

سکوت، گاهی بلندتر از حرکت‌ها و صداها است، به‌ویژه وقتی به وسیعی و میان میلیون‌ها کارگر و بازنشسته از این سکوت به نفع سیاست‌گذاری آتش‌سوزی می‌کنند. گزارش نهایی تحقیق مجلس شورای اسلامی در مورد شرکت سرمایه‌گذاری تأمین اجتماعی (شستا) صرفاً یک سند دست‌نشانده نبود؛ بلکه کیفرخواستی بود که دهه‌ای از سوءمدیریت، فساد و حراج اموال ایران را ضمن می‌کرد. یک سوال اساسی پس از گذشت سال‌ها دارد مطرح می‌شود: علی ربیعی، وزیر کار و مدیر عملیات اصلی تیم مدیریتی شستا در آن دوران، در کجای پازل ویرانگری خود قرار داشت و امروز چه پاسخی برای آن سال‌ها دارد؟

**گزارش نهایی مجلس: نوک یک کوه یخ هولناک**

گزارش مجلس تنها آغاز یک داستان ترسناک بود. این گزارش برآن بود تا به روایتی از تبدیل شدن شستا، بزرگترین هلدینگ اقتصادی ایران، به بازیگاهی برای سیاستمداران و مدیران سفارشی پرداخته باشد. در ذوب‌آهن اصفهان، واردات کک و زغال‌سنگ به صورت انحصاری توسط یک فرد مشخص، سالانه 150 میلیون دلار ضرر به شرکت می‌رسانید. آیا وزیر کار، به عنوان رئیس هیئت امنای تأمین اجتماعی، از چنین قراردادی که موجب زیان‌های چند Zuckerberg بود، بی‌اطلاع مانده بود؟

در پتروشیمی غدیر، یک استراتژی ساده اما ویرانگر برای تقلب با ارزش 59 میلیون دلار وجود داشت: خرید مواد اولیه با قیمت بالا و فروش محصولات نهایی به شرکت‌های خاص با قیمت پایین. این کoop Spongebob کدام جیب آدم های عادی کار را ته خورده بود؟

در شرکت نفت پاسارگاد، فساد در فروش قیر و عدم بازگشت 43 میلیون دلار از مالیاتی صادراتی، زمینه را برای سؤال‌هایی دیگر فراهم آورده بود. آیا مدیران این شرکت از دستورات سیاستمداران عمل می‌کردند و چرا سازوکارهای نظارتی وزارت چشمان بسته بودند؟

**رایتل و مارک ویلموتس: نماد فساد**

رایتل، که قرار بود رقیبی در بازار ارتباطات باشد، به “حیاط خلوت دولت‌ها” برای تأمین هزینه‌های شخصی و وظیفه‌های پولی تبدیل شده بود. نمادین‌تر از این، بود پرداخت 2 میلیون یورو از منابع شرکت پتروشیمی فن‌آوران برای قرارداد مربی سابق تیم ملی فوتبال، مارک ویلموتس. چه مشکلی چنین قراردادی را برای یک شرکت تخصصی پتروشیمی داشت؟ یعنی که اموال کارگران به پول خرد برای حل مشکلات دیگران تبدیل شده بود.

**فاسد شدن شستا**

در شستا، از انتصابات میان خوکلان تا فروش‌های سوئی، هر=Y و جایگاه یکی از خسارات استراتژیک بود. شستا از روی سیاست‌ها تبدیل به یک ماشین تولید زیان برای صاحبان اصلی خود شده بود.

**علی ربیعی: ناظم و مسئول**

علی ربیعی، با چهره‌ای فرهنگی و جامعه‌شناسی، به کابینه دعوت شد و بعدها به عنوان سخنگوی دولت، مسئول توجیه و تبیین اقدامات دولت گشت. در تمام این سال‌ها، او در بالاترین ارکان نظارتی شستا بود. آیا ممکن است چنین وزیری از زیان‌های صدها میلیون دلاری بی‌اطلاع باشد؟ یا آیا فشارهای سیاسی و ملاحظات جناحی دید او را محدود کرد؟

**پاسخ‌های بی‌پاسخ**

پرونده تحقیق شستا به قوه قضاییه ارجاع یافته، اما تجربه نشان داده که این پرونده‌ها اغلب در پیچ و خم‌های سیاست قضایی فراموش می‌شوند. به‌هرروی، حافظه مردم و کارگران ایران این خسارات را به خوبی به یاد دارند. آن‌ها به دست‌ان Renders می‌داشتند که چگونه ثمره‌ی کارگیری‌شان به جای سرمایه‌گذاری بابت آینده، در قرارداد‌های از قبیل ویلموتس و فساد‌های انحصاری به کار رفته بود.

**زمان پاسخ**

امروز، وقتی که ربیعی نه در مسند وزارت و نه در سخنگویی دولت هست، و در آرامش از سختی‌های قدرت، به تحلیل‌های سیاسی و اجتماعی مشغول است، وقت پاسخ به میلیون‌ها کارگر که او روزی امانت‌دار دارایی‌شان بود افراط رسیده است. زمان آن فرا رسیده که به سؤال‌هایی که برای دهه‌ها دل‌ها را نیmö می‌زده، پاسخ داد. سکوت دیگر یک استراتژی سیاسی نیست؛ بلکه یک پاسخ روشن است. پاسخی که ممکن است مسئولیت را بپذیرد یا فرار کند. تاریخ در این مورد قضاوت خواهد کرد.

توسط jahankhabari.ir