در جنگ اخیر، رسانه‌های تجزیه‌طلب به کار سناریوهای هدایت‌شده توسط اتاق‌های فکر صهیونیستی و سرویس‌های اطلاعاتی غرب پرداخته‌اند تا افکار عمومی ایرانیان را، به‌ویژه مردم آذری‌زبان، از جبهه مقاومت جدا کنند. این تلاش‌ها با هدف‌هایی مانند القاء جدایی ذهنی و هویتی و تخریب اعتماد ملی مواجه بودند. با این حال، رویدادهای واقعی، از جمله ورود پهپادهای دشمن از خاک جمهوری آذربایجان و حمله به شهرهایی مانند تبریز و اردبیل، نقاب از چهره این پروژه برداشت. مردم با چشم خود دیدند که دشمن در دشمنی‌اش میان ترک و فارس تفاوتی نمی‌گذارد. این آگاهی منجر به تقویت انسجام ملی شد.

در این زمینه، خبرنگار خبرگزاری رسا با سید حسن موسوی، سردبیر پایگاه اینترنتی ضیاءالصالحین، در گفت‌وگویی به موضوع تأثیر رسانه‌های تجزیه‌طلب روی عملیات روانی رژیم صهیونیستی پرداخت. رسانه‌های تجزیه‌طلب به سرویس‌های اطلاعاتی غربی و اسرائیلی تحت هدایت عمل می‌کردند تا با اختلال در انسجام ملی و تضعیف تمرکز افکار عمومی در داخل کشور، میدان رسانه‌ای را برای نفع دشمن تغییر دهند. این رسانه‌ها با بهره‌گیری از ظرفیت‌های خود، تلاش می‌کردند تا با القای ناامیدی و تشویش اذهان، همراهی مردم با جبهه مقاومت را تضعیف کنند.

با فضل الهی و همدلی مردم، این توطئه‌ها مورد شکست قرار گرفت. تبیین‌های مؤثر جریان انقلابی در ماه‌های اخیر و حضور میدانی نیروهای رسانه‌ای مقاومت از پیروزی این پروژه جلوگیری کرد. تحلیل‌ها و مطالب هدف‌دار در رسانه‌های تجزیه‌طلب و عبری-غربی نشان‌دهنده هماهنگی آشکاری بین این رسانه‌ها و پروپاگاندای اسرائیل بود.

شواهد هماهنگی وجود دارد. برای مثال، برخی رسانه‌های رسمی جمهوری آذربایجان در این پروژه فعال بودند و تلاش می‌کردند با طرح سوالات تحریک‌آمیز و انتشار مطالب هدف‌دار، افکار عمومی مردم آذری‌زبان ایران را تحت تأثیر بگذارند. الهام علی‌اف نیز با خواستن عدم هدف‌گیری مناطق آذری‌زبان توسط اسرائیل، نوعی هم‌سویی و تقسیم کار رسانه‌ای-روانی برای تأثیرگذاری بر مخاطب ایرانی نشان داد.

رشته‌ای از بلاگرهای جمهوری آذربایجان با انتشار محتواهایی مانند این‌که «شما ادعا می‌کنید با آذری‌ها کاری ندارید، پس چرا موشک‌های شما به سمت آذربایجان شرقی می‌رود؟» تلاش می‌کردند احساسات قومی را تحریک کنند. این عملیات گاهی حتی به اعتراض علنی این بلاگرها به خود رژیم صهیونیستی منجر شد، که نشان‌دهنده تיסה‌گویی‌های اسرائیل نیز بود.

در نهایت، این پروژه با شکست مواجه شد. قشر خاکستری جامعه، که مورد توجه ویژه این جریان برای جذب بود، نه‌تنها جذب نشد، بلکه در لحظات حساس به سمت جبهه انقلاب و وطن‌دوستی گرایش یافت و در کنار آرمان‌های ملی ایستاد. تجربه این جنگ نشان می‌دهد که استمرار کار فرهنگی و تبیین‌گری ضرورتی حیاتی دارد.

تفکیک بین حاکمیت، نیروهای مسلح و مردم ایران بی‌معناست، چون تمامی این ارگان‌ها از دل همین مردم برخاسته‌اند. نیروهای نظامی و امنیتی از آذری‌زبان و غیرفارس‌ها شکل‌گیری یافته‌اند. پیوند عمیق بین مردم و حاکمیت در ایران، به‌ویژه پس از انقلاب، به‌طوری است که این مرزهای ساختگی عملاً وجود خارجی ندارد.

یکی از راهکارهای مهم جمهوری اسلامی برای خنثی‌سازی تبلیغات رسانه‌های تجزیه‌طلب، تمرکز جدی بر تبیین واقعیت‌های میدانی برای مردم است. مثلاً، حمله پهپادهای تهاجمی مانند «هرون» به مت簋 های ایرانی مانند تبریز و اردبیل از خاک جمهوری آذربایجان نشان‌دهنده تهدید‌های واقعی است. این اطلاعات باید مستند و گسترده در اختیار مردم قرار گیرد تا امنیت‌شان چگونه هدف قرار گرفته‌است، به‌خوبی درک شود.

در عرصه میدانی نیز باید فعالیت جدی داشت. میدان جای تبیین واقعی است، و حتی منابر مذهبی به‌ویژه در ایام محرم، فرصت‌های خوبی برای روشنگری فراهم می‌آورند. همچنین، باید در برابر کارشکنی‌ها و نفوذ لابی‌های حامی الهام علی‌اف هوشیار بود. این لابی‌ها گاهی تلاش می‌کنند در بدنه‌های مختلف نظام نفوذ کنند و مانع افشای واقعیت‌ها شوند. اما شواهد وجود دارد و مردم با چشم خود دیده‌اند که جنگنده‌ها از خاک جمهوری آذربایجان وارد فضای ایران شده‌اند.

این اتفاقات فرصتی فراهم کرده تا مردم به‌ویژه آذری‌زبان‌ها مرزبندی خود را با جریان پان‌ترکیسم و اهداف رژیم صهیونیستی مشخص کنند. دشمن صهیونیستی در دشمنی خود با ملت ایران فرقی میان کودک و بزرگسال، ترک و فارس نمی‌گذارد. هدف آن‌ها ناامن‌سازی منطقه و تضعیف انسجام ملت ایران است. در نهایت، ما باید با کار رسانه‌ای دقیق، تحلیل‌های متقن و تبیین درست، این واقعیات را برای مردم روشن کنیم.

توسط jahankhabari.ir