سوریه

رویداد ۲۴| در حالی‌که رسانه‌های بین‌المللی از درگیری‌های گسترده در اطراف دمشق و جنوب سوریه خبر می‌دهند، تحولات میدانی به‌سمتی پیش می‌رود که نشانه‌هایی از فروپاشی نظم نوین سیاسی در سوریه پسابشار اسد را می‌توان در آن دید. منابع مختلف از حملات اسرائیل، بحران در ساختار حکمرانی جدید، ناآرامی‌های فرقه‌ای و حتی تسلط نیرو‌های مسلح بر رسانه ملی سوریه سخن گفته‌اند. حال پرسش اصلی آن است: آیا ساختار قدرتِ مستقر پس از اسد در برابر نخستین بحران جدی، فرومی‌پاشد؟

روایت میدان: از دمشق تا سویداء

در هفته گذشته، تحولات شتاب‌گیری در مناطق مختلف سوریه داشته است. شبکه الجزیره گزارش داده که نیرو‌های مسلح وابسته به قبایل و عشایر عربی در اطراف شهر سویداء با گروه‌های ناشناس وارد درگیری شده‌اند. هم‌زمان، شبکه المیادین ــ هرچند بعدتر خبر را حذف کرد ــ از ترک دمشق توسط ابومحمد جولانی، رئیس دولت انتقالی، به همراه خانواده‌اش خبر داد.

برخی منابع از ورود نیرو‌های نظامی به ساختمان رادیو و تلویزیون سوریه و کنترل آن خبر داده‌اند. تحلیل‌گران این رخداد را نشانه‌ای از فروپاشی روانی و نهادی دولت مستقر در دمشق ارزیابی کرده‌اند. در این میان، حملات هوایی اسرائیل به مواضع عشایر عربی در جنوب نیز ابعاد جدیدی از مداخله‌گری خارجی را نمایان کرده است.

هدف، فقط تجزیه نیست

حسین موسویان، دیپلمات پیشین ایران و استاد دانشگاه پرینستون، در یادداشتی در شبکه اجتماعی «ایکس» با اشاره به حمله اخیر اسرائیل به ستاد کل نیرو‌های مسلح سوریه و کاخ ریاست‌جمهوری نوشت:

«این حملات با هدف سرنگونی دولت الجولانی، تجزیه سوریه، و الحاق هرچه بیشتر از اراضی سوری به اسرائیل انجام می‌شود… در حالی که سوریه نه برنامه هسته‌ای دارد، نه توان دفاعی، و نه بخشی از جبهه مقاومت به حساب می‌آید.»

موسویان در تحلیل خود بر «شکنندگی ساختار دولت جدید» و همچنین «استقبال نهاد‌های غربی و عربی از جولانی پس از سقوط اسد» تاکید کرده و معتقد است پروژه فعلی بیش از آن‌که در جهت ثبات باشد، در خدمت بازآرایی ژئوپلیتیک منطقه است.

بحران مشروعیت؛ قلب مشکل در دمشق

یکی از کلیدی‌ترین گره‌های بحران کنونی در دمشق، نبودِ مشروعیت سیاسی و اجتماعی برای دولت موسوم به «پسااسد» است؛ دولتی که پس از حذف ساختار‌های پیشین با حمایت برخی بازیگران منطقه‌ای و غربی مستقر شد، اما هیچ‌گاه نتوانست پایگاهی واقعی در میان شهروندان سوری پیدا کند. برخلاف ادعای حامیان غربی این دولت، آنچه در عمل شکل گرفت نه «گذار دموکراتیک»، بلکه نوعی جا‌به‌جایی تکنوکراتیک بدون پشتوانه مردمی بود.

دولت الجولانی، که خود پیشینه‌ای امنیتی و شبه‌نظامی دارد، در ساختار جدید نیز بیش از آن‌که از دل یک روند ملی یا انتخاباتی برآمده باشد، محصول توافقات پشت‌پرده بین گروه‌های ذی‌نفوذ بوده است. در چنین شرایطی، اولین بحران امنیتی در جنوب کشور و شایعه نفوذ به رسانه ملی، بلافاصله چهره بی‌پشتوانه‌ی این دولت را نمایان ساخت. فرار شتاب‌زده الجولانی از دمشق، نه تنها نشانه فقدان اقتدار اجرایی، بلکه نشانه‌ای روشن از نبود اعتماد ملی نسبت به این دولت است.

چشم‌انداز: سوریه در آستانه لیبی‌سازی؟

در غیاب یک ساختار مشروع و مقتدر، سوریه امروز بیش از هر زمان دیگر در مسیر تبدیل شدن به یک سرزمین چندپاره است. حملات اسرائیل از آسمان، درگیری‌های مسلحانه فرقه‌ای در جنوب، تزلزل در دولت مرکزی، و ورود بازیگران متعدد غیردولتی به صحنه، نشانه‌هایی هشداردهنده از لیبی‌سازی آرام سوریه هستند.

مقایسه روند‌های جاری با الگو‌های پیشین مانند لیبی و بوسنی نشان می‌دهد که اگر ساختاری فراگیر و مورد پذیرش ملی شکل نگیرد، بحران کنونی نه‌تنها فرونمی‌نشیند بلکه به شکل‌های پیچیده‌تری بازتولید خواهد شد.

source

توسط jahankhabari.ir