در دفتر بلندبالای تاریخ، صفحاتی سیاهتر از ظلمت وجود دارد؛ روزهایی که زمین، خون مینوشد و آسمان، بر مردمانش سیاه میپوشد.
عاشورا هم چنان روزی بود. پس از آن واقعه که قلم تا ابد از توصیفش عاجز است، در خرابههای سرد شام، رقیه. بنتحسین(س)، دختری سهساله، بیهیاهو جان سپرد.
او نه زخم تیغی بر تن نحیفش داشت، نه شاید رنج بیماری؛ داغ دیدار سر بریده پدر بر دار عزت و آزادگی، جان نازکش را ستاند و تاریخ، پنجم صفر سال ۶۱ هجری با مرکب بغض ثبت کرد: «کودکی سهساله، در کام اندوهِ پدرکشی جان داد.»
امروز اما، غزه صحنه تکرار این تراژدی است؛ هر روزش عاشورایی دیگر است. ۹ ماه است که این شهر زخمخورده، در محاصره آهن و آتش و قحطی، چون جسمی زخمی در حال احتضار است.
آنجا، دقیقا همین نقطه تاریخ هزاران دختربچه صبح را با چشمانی از اشک و ترس آغاز میکنند و شب را بر بستری از اندوهی بیکران به خواب میروند. برخی در صف نان فرو میریزند، برخی زیر خروارها آوار مدفون میشوند و برخی در آغوش پیکر بیجان پدر، آخرین نگاه را به جهان میدوزند؛ مرگشان گاه نه از ترکش، که از شوکِ جانکاهِ ازدستدادن عزیزان است؛ مرگی خاموش که در آمار رسمی نمیگنجد، ولی سنگینیاش کمر کوه را میشکند.
اعداد اما، خود فریادی بلندند؛ بر پایه گزارشهای وزارت بهداشت غزه و نهادهای بینالمللی، از اکتبر ۲۰۲۳ تا ژوئیه ۲۰۲۵، بیش از ۶۰ هزار غیرنظامی در نوار غزه کشته شدهاند که نیمی از آنان زنان و کودکان هستند. همچنین یونیسف اعلام میکند: طی ۶۰۰ روز گذشته، بیش از ۵۰ هزار کودک در غزه کشته یا زخمی شدهاند. بهطور میانگین، روزانه ۳۰ کودک جان میبازند؛ گویی هر روز، یک کلاس درس برای همیشه غایب میشود!
سازمان جهانی بهداشت (WHO) هشدار داده است: تنها از آغاز ۲۰۲۵، دستکم ۸۰ کودک بر اثر گرسنگی و سوءتغذیه حاد جان سپردهاند. اما هیچ آماری، شمار کودکانی را که قلبهای کوچکشان از بار غم و بیپناهی شکسته، ثبت نکرده است.
حضرت رقیه(س) در خرابههای شام، تنها یک نام نیست؛ نمادِ جاودانِ مظلومیتِ یک جهان کودک است. تصویری که امروز، در هر کوچه و پسکوچه ویران غزه تکرار میشود. این دختران، روایتهای زندهای از تاریخِ درحالگذرند؛ روایتی که نباید تنها بر آن گریست، بلکه باید فریادش را به گوش جهان رساند. فریادی که در طومار تاریخ طنینانداز شود.
پرسشِ فردای تاریخ از امروز ماست: چگونه در قرن بیستویکم، جهان به شمارش کشتهها بسنده میکند و با بیانیههای مکرر، کشتار را محکوم، اما برای مهار آن اقدامی عاجل نمیکند؟ روزی تاریخ، این سؤال را با قضاوتی سخت از ما خواهد پرسید.
اگر امروز برای رقیه(س) میگرییم، اشکهایمان باید شجاعانه و از سر ظلمستیزی باشد. این اشکها باید به فریادِ عدالتخواهی بدل شود که سکوت جهانیان را در هم بشکند؛ جهانیانی که در برابر خرابههای غزه – این شامِ معاصر با همان اشکها و همان مظلومیت – به بیتفاوتی گراییدهاند؛ این درسی است که اباعبداللهالحسین(ع)، پدر رقیه سهساله، به ما داد و تاریخ، بیشک بار دیگر خواهد نوشت: «هزاران کودک، نه در کام آتش و گرسنگی که در گردابِ اندوهِ بیپایان خاموش شدند و جهانی که توانِ تغییر داشت، در سایهای از سکوت و بیعملی ایستاد.»
source