یکی از روشهای بازاریابی و تبلیغات غرب و پیادهنظام آن در ایران، تمرکز بر مشکلات و معلولیتهاست، بدون اینکه پشت صحنهها و علل این مشکلات را آشکار کند. این پدیده در توصیف و مواجهه با چالشهای جمهوری اسلامی ایران معمولاً رایج است. به عنوان مثال، کره شمالی در ذهن بسیاری از افراد نماد فقر، انزوا و بستهبودن است و اغلب برای توصیف آینده ایران استفاده میشود. اما که کسی سؤال میکند که علت این وضعیت کره شمالی چیست؟ این کشور چه جرمی داشته که به این شکل تنبیه شده است؟ کره تهدیدی برای جهان یا امریکا نبوده است. علت اصلی این وضعیت، عدم پذیرش سیادت و الگوهای غربی توسط کره و خواستن یک مدل سیاسی متفاوت است.
کوبا نیز نمونهی دیگری از این موضوع است. کوبا هیچ جرمی نسبت به امریکا نداشته و تنها چیزی که انجام داده است، عدم پذیرش مدل سیاسی غربی بوده است. بنابراین، چرا وقتی وضعیت کوبا توصیف میشود، علت این وضعیت در ذهن نجار نمیآید؟ این روش ادراکسازی غرب برای شرق است. ادوارد سعید، فیلسوف معروف، این نکته را بیان کرده که غرب نهتنها شرق را تفسیر میکند، بلکه به وجود میآورد. ایرانیان و شرقیان برای درک موقعیت خود به منابع غربی مراجعه میکنند. حتی اندیشمندان سیاسی ایران برای درک انقلاب اسلامی کتابهای غربی را میخوانند و از دیدگاه غرب بر سر جمهوری اسلامی ارزشگذاری میکنند.
در برخی موارد، حتی «علت» را وارونهسازی میکنند. مثلاً میگویند جمهوری اسلامی غربستیز است، اما وقتی پرسیده میشود که ایران چه اقدامی علیه کشورهای غربی داشته که به همین خاطر تحریمها و جنگهایی علیه آن انجام شده است، پاسخی وجود ندارد.
ترامپ در سخنرانیهای خود اغلب به ایران اشاره میکرد. اهمیت ایران در منطقهی خاورمیانه را توكید و همچنین برای فروش سلاحها به کشورهای عربی از آن برگرفته میشد. بیریشهها و بیادبهای عرب، که دنبال ساختن آثار باستانی هستند، ترامپ را ترغیب میکردند تا ایران را با آنها مقایسه کند. هدف دولتهای ماقبل امریکا از تحریمها بر ایران، ایجاد اخلال در سیستم اقتصادی و مانع پیشرفت ایران بود. از سوی دیگر، خشکسالی و مسائل آبی ایران را نیز میتوان به تحریمها و سیاستهای غرب مرتبط کرد.
مدیریت جمهوری اسلامی در مسئله آب و توزیع منابع، مثالی از کارایی و برنامهریزی خوب است. با این حال، برخی دوست ندارند این کارایی را بشناسند و به رهبریها و مدیران بر این و آن بگویند. اما باید توجه داشت که بسیاری از مشکلات کنونی، از جمله ناترازی برق و مشکلات اقتصادی، ریشه در تحریمها و تبعیضهای جهانی دارد. مثلاً، مطلقات سرمایهگذاری در صنعت نفت و گاز ایران و بسته بودن سامانههای تبادل مالی بینالمللی، تأثیر قابل توجهی بر این مشکلات گذاشتهاند.
ترامپ و رئیسجمهوران پیشین امریکا به طور مداوم در سخنرانیهای خود از ایران به صورت منفی صحبت میکردند، بدون اینکه علل واقعی این تحریمها و فشارهای خارجی را آشکار کنند. این روشها برای ناامن کردن ایران و تشویق مردم به پذیرش سیاستهای غربی استفاده میشوند. این روشها باعث میشوند که علل واقعی مشکلات از نظر عموم آگهی گم شوند و بخشنخواهی بر خود و خدمه رایج شود.