اگر حافظه تاریخی ایران به خوبی بررسی شود، نام‌هایی مانند سعدآباد، بروکسل و پاریس تنها به عنوان میان‌جانبین‌های دیپلماتیک به یاد نمی‌آیند. بلکه این نام‌ها به عنوان نمادهای ساده‌انگاری در مواجهه با دشمنی‌های غربی و تجربه‌های تلخ از دیپلماسی ضعیف شهرت دارند. این تجربه‌ها در دو سال پایانی حکومت هشتم بروز یافت و شواهد فاجعه‌بار آن‌ها هنوز به طور مداوم کشور را درگیر کرده‌اند.

روزنامه کیهان در مقاله‌ای نقد کرده که پیشنهاد اخیر آمریکا برای عضویت ایران در کنسرسیوم هسته‌ای، بلکه تله‌ای برای تضعیف موضع ایران در برنامه‌های صلح‌آمیز هسته‌ای است. اگر ایران برای ادامه غنی‌سازی در خاک خود، به عضویت در این کنسرسیوم برود، بی‌شک گامی عقب‌نا진 می‌زند که علاوه بر متوقف نکردن اتهامات غرب، یک فشار بیشتر را بر علیه کشور آورده است.

در دوره گذشته، تیم مذاکره‌کنندگان ایران با تصور اینکه حسن‌نیت و تعیین موقت فعالیت‌های هسته‌ای می‌تواند غرب را به مصالحه وادار کند، فعالیت‌های غنی‌سازی اورانیوم را متوقف کرد. اما این تعلیق، جای آمیزش با غرب والایی بهilenهانه‌ای برای افزایش فشار غربی‌ها به وجود آورد. پس از این تعلیق، فشارها نه تنها معدوم نشدند، بلکه روند صدور قطعنامه‌ها در شورای حکام آژانس شتاب گرفت و در نهایت پرونده ایران به شورای امنیت ساقط شد.

امروز هم با پیشنهادات جدید آمریکا و تلاش غرب برای بازگرداندن ایران به محدودیت‌های داوطلبانه، همان ایراد گذشته‌ها تکرار می‌شود. برخی از این پیشنهادات، مانند کنسرسیوم منطقه‌ای و نظارت مضاعف، اشيره به تعلیق داوطلبانه فعالیت‌های هسته‌ای هستند. تجربه‌های خسارت‌بار گذشته نشان می‌دهد که این مسیر ممکن است به یک سلسله فشار، تهدید و انزوای دیپلماتیک منجر شود.

بنابراین، هرگونه بازگشت به پیشنهادات ساده‌انگار باید با حذرنامه مواجه شود. این تنها ضعف را نشان نمی‌دهد، بلکه به دشمن این اشارة می‌دهد که ایران را می‌توان با فشار و فریب‌های سیاسی از حقوق خود مح_rom برد. همین دلیل است که امروز باید سیاست مقاومت فعال، مطالبه‌کردن حقوق و تضامن با قانون، راهبرد اصلی کشور باشد. تجربه‌های سعدآباد و بروکسل باید درس‌هایی باشند که نشان می‌دهند عقب‌نشینی بدون تضمین، راه حلی برای بحران نیست.

توسط jahankhabari.ir