به گزارش صدای بورس، محمدجواد عشقی نژاد، کارشناس ارشد بازار سرمایه در گفتوگو با هفته نامه اطلاعات بورس به بررسی و تشریح وضعیت سبدگردانها و مشکلات و تعدد آنها پرداخت و عنوان کرد: اگر به اهمیت و سطح و حجم فعالیت آنها در این سالها نگاه کنیم شاهدیم که در دو سه سال گذشته هم تعداد آنها افزایش داشته و هم نقش آنها در بازار سرمایه به معنای واقعی پررنگ شده است، اما در مورد اینکه این شرکتها چه نقشی و چه چالشهایی دارند، میتوان اینگونه گفت که بعد از اتفاقات سال ۱۳۹۹ آنچه برای همگان مطرح شد و تقریبا به عنوان یک کلید واژه مورد استفاده اکثر فعالان و حتی سیستمهای نظارتی و کنترل کننده بازار سرمایه قرار گرفت، این موضوع بود که سرمایهگذاران و سهامدارانی که به صورت مستقیم وارد شدند، در زمان ورود مستقیم چه میزان از دانش بازارسرمایه را دارا بودند و در نهایت چه اتفاقی برای آنها رخ داد. در اینجا کمبود حضور و ظهور در بازارسرمایه توسط بازارگردانها آشکار میشد، اما نکتهای که با آن مواجه شدیم کثرت تعداد مجوزها تا به امروز بوده است.
* در حال حاضر چالش سبدگردانها چیست؟
سبدگردانها از جمله نهادهای مالی جوان بازار سرمایه هستند، مجموعهای که در هر صورت در ارکان بازارسرمایه و فعالیتهای بازارهای مالی تعاریف خود را داشته و قدمت فعالیت آنها نیز درکشور کمی بیش از یک دهه است.
اگر به اهمیت و سطح و حجم فعالیت آنها در این سالها نگاه کنیم شاهدیم که در دو سه سال گذشته هم تعداد آنها افزایش داشته و هم نقش آنها در بازار سرمایه به معنای واقعی پررنگ ترشده است، اما در مورد اینکه این شرکتها چه نقشی و چه چالشهایی دارند، میتوان اینگونه گفت که بعد از مردادماه سال ۱۳۹۹ آنچه برای همگان مطرح شد و تقریبا به عنوان یک کلید واژه مورد استفاده اکثر فعالان و حتی سیستمهای نظارتی و کنترل کننده بازار سرمایه قرار گرفت، این موضوع بود که سرمایهگذاران و سهامدارانی که به صورت مستقیم وارد شدند، در زمان ورود مستقیم چه میزان از دانش بازارسرمایه را دارا بودند و در نهایت چه اتفاقی برای آنها رخ داد. در اینجا کمبود حضور و ظهور سبدگردانها که تسهیل کننده سرمایه گذاری غیر مستقیم در بازارسرمایه هستند آشکار شد. واکنش به این رخداد کثرت تعداد مجوزها تا به امروز بوده است اما کم بودن ارتباط سرمایهگذاران با این نهاد مالی همچنان پابرجاست.
نکته مهمی که به عنوان یک چالش بین تمامی سبدگردانها با سهام و سرمایهگذاران در مورد سرمایهگذاری غیرمستقیم وجود دارد، بروکراسی مبتنی بر دستورالعمل و قواعد از پیش تعیین شده یک سرمایهگذار برای پیوستن به یک سبدگردان و آغاز به فعالیت آن از چند روز تا چند هفته است که ممکن است بر اساس شخصیت حقیقی یا حقوقی و نوع قراردادی که باید بسته شود و حجم کاری که برای شروع کار وجود دارد بسیار بیشتر از زمانی باشد که فرد جهت سرمایه گذاری مستقیم سجام خود را دریافت کرده و تنها کافی است یک کارگزارناظر انتخاب کند و در دارایی سهام و یا با یک کارگزاری فعالیت خود را آغاز و احراز هویت شود.
همچنین جذابیت در اینجاست که بتواند از روش ثانویه که مقداری راحتتر است، کار خود را پیش ببرد، البته باید به این موضوع توجه داشت که این روش نیز مجددا آثار قبلی خود را دارد و امروزه سبدگردانها هم نگران و هم به دنبال راه حلهای منطقی برای رعایت همان قوانین و دستورالعملها هستند. تا آنها هم بتوانند این قراردادها و پیوستن مشتریان به سبدگردانها و احراز هویتها را با نظارت مجوزهای سازمان و نهادهای مورد نظر به صورت برخط و آنلاین کنند و در ادامه نیز برای خود جذب مشتری داشته باشند، راه حل بعدی برای سبدگردانها ایجاد صندوقهایی متناسب با ریسکهای مورد قبول سرمایهگذار است که میتواند در صندوقهای مختلف همچون صندوقی که ریسکی نداشته باشد تا صندوقهای اهرمی که بالاترین میزان ریسک را در بازار و شرایط فعلی دارند، ورود کنند. سرمایهگذار در اینجا برای ورود به این صندوقها علاقه دارد اما تنوع انتخاب آن در برخی از این صندوقها بسیار پایین است و این موضوع نکتهای بر مقدمه چالش دیگر سبدگردانهاست.
همچنین طی کردن مسیر فرآیندهای گرفتن مجوز از سامانه یکپارچه صدور مجوز کسب و کار که باید مجوز لازم را در اختیار سبدگردان قرار دهد در هر صورت از بعد در دسترس بودن و فرآیندهایی که ممکن است تاکنون برای برخی از کسبوکارها اعم از کسبوکار سبدگردانی که آشنایی کاملتری ندارند و نیازمند تکمیل است، به عنوان چالش دیگری مطرح است.
* تعداد زیاد سبدگردانها چه آسیبهایی میتواند برای بازار به دنبال داشته باشد؟ آیا عاملی برای کمک به توسعه بازار است؟
در حال حاضر تعداد زیاد سبدگردانها بیانگر آن است که متناسب با ابعاد بازارسرمایه رشد نداشتهاند و به نوعی وجود و رشد اینها بسیار بیشتر از سایز بازارسرمایه است.
این موضوع باعث شده تا تعداد درخواستها در سازمان هم به معنای واقعی زیاد باشد، همچنین توانایی کارشناسی و صدور مجوز هم در هر نهادی محدودیتهای خود را دارد و فرآیند ایجاد ابزار دیگری به عنوان ابزار سرمایهگذاری غیرمستقیم به اسم صندوقها برای هر سبدگردان را کمی طولانیتر میکند. این موضوع باید از چندین بعد مورد بررسی قرار بگیرد، در ابتدا صرفا توانایی فردی و دانش و گواهینامهها و مجوزها برای اعطای مجوز یک سبدگردانی که قطعا نمی تواند به توسعه بازار دامن بزند، بلکه قانون انتقال پرتفوی از سبدگردانی به سبدگردان دیگر و یا از مدیر پرتفویی به مدیر پرتفوی دیگر را اجرا میکند و رقابت در این بخش آثار منفی زیادی دارد.
همچنین زمانی که جلوتر برویم ضرورت دارد که رتبهبندی در میان سبدگردانها هم صورت بگیرد و یکی از معیارهای با اهمیت این موضوع در خصوص سبدگردانها و این امتیازها این است که چه منابع جدید وارد بازار شده و چه این منابع از نگاه بازارسرمایه هم مسیر و هم مکانیسم مشخصی داشته باشد، البته گاها مشاهده میشود که برخی از سبدگردانها به آن سمت و سو نرفتهاند. یکی از دلایل دیگر سرمایه بسیار پایین سبدگردانها است البته متناسب با کاری که بر عهده میگیرند و تعهد و ریسکی که دارند نیست.
مشاهده میشود هنوز برخی از سبدگردانها با همان سرمایههای بسیار پایین فعالیت میکنند که باید جویا شد مسئولیت این ریسک را چه کسی بر عهده دارد، در مجموع این تعداد سبدگردان همانطور که در خصوص کارگزاریها هم به آن اشاره شد متناسب با سایز بازار سرمایه ما نیست و به نظر میرسد که نیازمند بررسی مجدد است.
پیدا نشدن مدیر و یا کارشناس و کاشناس ارشد خوب نیز عارضه جدیدی است که در بازار سرمایه ایجاد شده، چرا که نهادهای مالی همه روزه در حال رشد هستند و هر مجوزی که داده میشود نیاز به کارشناسانی دارد که بتواند در یک مجموعه جذب شود، اثر این موضوع بر دو رفتار است در ابتدا اینکه کارشناسان ممکن است با پیشنهادهای مالی که از سمت سبدگردانها و نهادهای مالی دیگری که به آنها داده میشودزیاد جابجا شوند که این موضوع از هیچ بعدی قابل پسند نیست. موضوع دیگر این است که بهای تمام شده نیروی انسانی و هزینههای عمومی برای اداره سبدگردانها را در یک سال اخیر به شدت بالا برده است که از دلایل مهم آن کثرت سبدگردانها و کمبود نیروی انسانی متخصص است، همانگونه که تعداد مجوزها بالا میرود از طرف دیگر باید نیروی باسواد توانمند و با دانش لازم را تولید کنیم که البته در حال رشد و آموزش هستند اما تعداد زیادی را نیز از دست می دهیم چرا که برخی تمایل به بازارهای دیگری دارند که حاشیه سود بیشتر را به صورت فردی برای آنها دارد و تعدادی نیز همواره یکی از موارد مورد جستجوی آنها موضوع مهاجرت است که در نهایت اثرات این معضل را در بازار سرمایه شاهد هستیم.
مورد بعدی نسبت تعداد نهادهای مالی خدمات دهنده به نسبت سایز بازار است، اگر این موضوع را با بازارهای توسعه یافته به جز ایالت متحده و برخی از کشورهای توسعه یافته اتحادیه اروپا و با کشورهایی همچون روسیه، مالزی، سنگاپور مقایسه کنیم این نسبت بخشهای خدمات دهنده مانند کارگزاری و مدیریت دارایی نسبت به سایز بازار بسیار بیشتر است.
و نه تنها اینها باعث بزرگتر شدن بازار نشده است بلکه در همان سال ابتدایی مشمول ماده ۱۴۱ میشوند و اتفاق بعدی این است که چون طبق دستورالعمل تا سه سال اجازه نقل و انتقال را ندارند رفتارهایی را شاهدیم که بتوانند این قانون را پوشش دهند، اما در برخی از مکانها تغییر کرده و افراد توانمند بازار از این موضوع نیز سرخوردگی پیدا کردهاند و احتمالا این موضوع ادامه فعالیت آنها را در بازارسرمایه کاهش دهد.
* فرآیند مجوزدهی در دنیا به چه صورت است؟
اعطای مجوز برای هر فعالیتی به معنی موفق بودن در آن کسب و کار نیست، همانگونه که شاهدیم در صنایع مختلف هر کسی کارخانه تاسیس کرده و یا مجوزی را دریافت کرده است، الزاما موفق نبوده است، اما چیزی که در خصوص سبدگردانها هم وجود دارد از این موضوع مستثنی نیست چرا که اگر استانداردهای مربوط به گرفتن یک مجوز در کشور دیگری را داشته باشد ممکن است بتواند سریعتر داشته باشد، اما این سرعت الزاما دلیل بر موفقیت نیست و توجه به سایر متغیرها ضروری است.
اینکه چرا در اینجا احتمال موفقیت بالا میرود، این است که ممکن است بخشی از داراییهایی که شخص به صورت فردی مدیریت داشته و یا نهادهایی که با آنها در ارتباط بوده که نهادهای دولتی نیستند و ممکن است شرکتهای خصوصی باشند و یا مجوز آن را به دلیل اینکه اعطای مجوز زمان بر است، خود مجوز قابلیت معامله پیدا کرده است و این قابلیت معامله ثانویه مجوز برای فرد جذابیت دارد تا تقاضا باشد و ممکن است که نفرات بعدی مشتاق شوند که میتواند به هر حال در ایران جذابیت را بالا ببرد، اما گرفتن مجوز دلیل موفقیت در آن بازار نیست.
* چگونه سبدگردانها در بازارسرمایه میتوانند به جایگاه خود دست پیدا کنند؟
قائدتا جایگاه و هدف مدنظر از نگاه هر شخصی متفاوت است، برخی عملکرد بسیار خوبی داشتند که آمارها نیز آن را ثابت کرده است و حتی گزارشات شش ماهه حسابرسی نشده که منتشر میشود، نشانگر آن است که برخی توانستند به نوعی گلیم خود را از آب بیرون بکشند. اما برخی حتی نمیتوانند به نوعی سر به سر باشند با وجود اینکه مرحله اعطای مجوز نیز مقداری سختگیرانهتر شده است، برای مثال سرمایه ابتدایی را بالاتر برده است، ملک باید متعلق به سبدگردان باشد با توجه به اینکه یک بخش اساسی در این روزها در کنار هزینه منابع انسانی هزینه اجاره ملک است و موضوع ملک و سایر داراییهای ثابت نیز داستانهای خود را دارد.
اما اینکه چگونه به تارگت خود برسند به نظر میرسد که اگر وارد فضای رقابتی بزرگکردن سایز بازار میشدند، سهم بیشتر برای شخصی بود که تلاش بیشتری داشت، اما گاها میبینیم که یک رقابت بعضا ناسالم در خصوص کارمزد، عملکرد و درآمدهایی خارج از درآمدهای عرفی و قواعد مسلط و الزام بر اجرا وجود دارد و سپس میبینیم که با وجود اینها تنها صنعت است که کمی شان و جایگاه آن تحت تاثیر قرار گرفته است. البته برای رفع مشکلات تصمیم جدیدی گرفته شده و کارگروهی در کانون تشکیل شده است که در هر صورت یک تعدادی از نمایندگان سبدگردانها در این کارگروه حضور پیدا کردند و برخی از این مسائل و مشکلات را ارزیابی میکنند که میتواند در آینده اثر مثبتی داشته باشد.
* اگر سبدگردانی نتواند به تعهدات خود عمل کند آیا کارمزد دریافت میکند؟
سبدگردانها با توجه به مکانیسم قراردادی که با مشتری خود دارند ۲ نوع درآمد تعریف شده دارند، درآمد ثابت و سپس درآمد متغیر که این دو نوع میتواند بنا بر توافق طرفین کاملا انتخابی و یا به طور کل متغیر و ثابت و یا ترکیبی از هر دو مورد باشد. و چنانچه توافق به صورت قراردادی رسمی ثبت شود و بررسی و تایید نیز شود، نهایتا زمانی که بخواهد کارمزد را برداشت کند، متناسب با قرارداد اقدام خواهد شد. اگر به هدف سودآوری نرسند بازمیگردد به بخش دومی که کارمزد متغیر است، کارمزد متغیر چنانچه به آن عدد نرسد قاعدتا مستحق دریافت حق الزحمه نیست و اینجا مربوط به مفاد قراردادی است که طرفین با یکدیگر دارند.
* پیش بینی شما از وضعیت بازارسرمایه چیست؟
نگاه بنده از دودهه قبل تاکنون بیانگر این است که نسبتا روند اقتصادی و بازارسرمایه وضعیت خوشبینانهای دارد، اما چیزی که در شرایط فعلی وجود دارد ابهامات زیادی است که برای جهان و از بعد اقتصادی و مسائل پساکرونایی اتفاق افتاد و باعث شد تا این ابهامات بر روی اقتصاد ما نیز اثرگذار باشد. مواردی که در منطقه نیز رخ داد از واقعه بین روسیه و اوکراین، اتفاقی که در منطقه مدیترانه رخ داد تا مسائلی که فلسطین و کشورهای همسایه و حتی خود ما را درگیر کرده است. در نهایت آنچه که ما به عنوان ریسکهای غیرقابل کنترل میتوانیم حتی از آن یاد کنیم که اثر آن را بر بازار و موارد اقتصادی میبینیم. در شرایط فعلی قیمت سهام با توجه به قیمت دلار و اینکه قیمتها قیمتهای ارزندهای است، همانطور که سهامداران مانا به قیمت سهام توجه زیادی میکنند، اما خروج پول از این بازار و ورود آن به پارکینگهای مختلف از نظر سرمایهگذاران متفاوت بوده است و این به عنوان یک ریسک جدی است که ببینیم پول تا چه زمانی در پارکینگها باقی میماند و چه زمانی در این بازار به صورت جدی سوق پیدا میکند. حجم پایین معاملات به طور کامل این موضوع را به ما نشان میدهد.
توسعه بازار با توسعه ابزارهاست، که این ابزارها باید روانتر باشد و اعطای مجوز و سبک به کارگیری باید تسهیلتر شود که این تسهیلگری در گام اول میتواند به توسعه کمک کند و توسعه کلان بازار به معنای واقعی با حضور ابزارهای واسطه میتواند کمک کننده باشد. همچنین اینکه معانی سرمایهگذاری غیرمستقیم و تسهیل مکانیسم دریافتی سرمایهگذار و یا مدیریت سرمایه گذاری غیر مستقیم برای سرمایه گذار باید فراهم شود.
* ارزیابی شما از وضعیت بازارگردانها چیست؟
اینکه گفته میشود بازارگردانها در شرایط منفی تعهد فروش ندارند، در دستورالعمل بازارگردانی نیست مگر مواقعی که تدابیر حمایتی از بازار رخ دهد و تصمیمات روزانه به صورت مستقیم به بازارگردانی ابلاغ شود، اگر امروز فرضا در سمت فروش به نحو دیگری رفتار کنند میتواند در منفیتر نشدن بازار و حتی مثبتتر شدن بازار سرمایه اثر خود را بگذارد. اما رفتار بازارگردانها به طور کلی دو دسته است در ابتدا نگاه مدیریتی و نگاه سهامدار عمده و به طور کلی نگاه بازار سرمایهای این دو بخش یعنی سهامدار عمده و مدیریت به نحوی است که احترام به سرمایهای که از سهامدار خرد گرفتهاند وظیفه خودشان در غالب امانتداری خودشان از این سهامداران میدانند.
تمام اینها باعث شده تا سبک رفتاری و تقاضایی که از بازارگردانها دارند، در چارچوب قانون و دستورالعمل بازارگردانی به گونهای باشد که سهام ارزندگی خود را حفظ کرده است و در این میان میتواند در جایگاه خود بایستد و الزاما نیز قرار نیست مثبت و یا منفی باشد و میتواند در یک حالت متعادل باشد. اما در برخی مواقع رفتار چیز دیگری است و صرف انجام یک مسئولیت و یا رعایت یک دستورالعملی قراری با بازارگردان گذاشته میشود، ممکن است شرکت دچار کمبود نقدینگی حتی در اجرای عملیات خود و پرداخت حقوق و دستورالعمل خود باشد که این موضوع را نمیتواند توجیه کند اما به صرف مسئولیت قراردادی بسته میشود و سهام یا پول کمتری صرف میشود، نوع رفتار بازارگردان نیز متناسب با خواسته سرمایهگذار ممکن است متفاوت باشد و در اینجاست که نگرانیهای سرمایهگذاران خرد ناشی از رفتار بازارگردان را می بینیم و اعتراض آنها را میشنویم، به نظر میرسد اینکه الزاما بازارگردان را کنترل کنیم که چرا ضوابط و دستورالعمل را اجرایی کرده است و یا خیر نمیتواند معیاری برای سنجش عملکرد بازارگردان باشد بلکه بازارسازی و نحوه عملکردی که باعث شود سهام ارزندگی خود را در رفتار سرمایهگذار خرد نشان دهد، میتواند بسیار کاملتر و حرفهایتر باشد.
* تاثیر معاملات الگوریتمی در بازارسرمایه چیست؟ آیا این معاملات باعث آسیب به بازار سرمایه میشود؟
سه بخش در مورد این موضوع وجود دارد که در مورد بخش اول در ابتدای کلام توضیحاتی ارائه شده است، موضوع دوم در این خصوص است که سفارشگذاریها بر اساس یک پیش سفارشی در سیستم قرار گرفته است، چنانچه این الگوریتمها تحت نظارت و کنترل نهاد ناظر باشند و این سبک از سفارش گذاریها واقعا مفید و در اختیار همگان باشد و نظارت داشته باشد. نکتهای که در اینجا وجود دارد این است که چنانچه به این مرحله رسیدیم دسترسی و قدرت اینها با قدرت و فضای کلی بازارسرمایه هماهنگ باشد.
باید این موضوع را در نظر بگیریم و توجه داشته باشیم بسیاری از رفتارهایی که بر اساس دستورالعمل بازارگردانی است اگر به معنای واقعی اجرایی شود، بهترین راه استفاده از الگوریتمهایی است که نظارت و الگوریتم درستی دارد. اما امکان این نیز وجود دارد که از ابزارهای ماشینی برای رفتارهایی خارج از رفتار استاندارد هم در بازارهای مالی دنیا استفاده کرد، که شاید این موضوع در بازارسرمایه ما نیز یکجایی مورد استفاده قرار بگیرد. دارندگان نهایی این نوع معاملات و ابزار باید اجازه رقابت بین شرکتهایی که صلاحیت فنی لازم را برای اینکه ابزارهایی اینچنینی معرفی کنند را داشته و برای بخشهای تولیدی فضای رقابتی وجود داشته باشند. تسهیل دسترسی عموم به الگوریتمها می تواند بخشی از نابرابرهای موجود مانند سرعت بیشتر انجام معاملات توسط نهادهای مالی را از بین ببرد.
- مرضیه حیدری – خبرنگار
- شماره ۵۱۴ هفته نامه اطلاعات بورس