در پشت پرده سکوتی سازمانیافته در برابر رفتارهای نامناسب برخی از چهرههای ورزشی ملی، داستانی از تعجب بر میآید. گروهی از زنان و مردان که معتقدند ح.ر، یکی از کارکنان تیم ملی، به شکل آشکار به یک جوان دختر م輏ده شده است، هشدار دادهاند.
بر اساس گزارش بولتن نیوز، زنان و مردان متجمع در رستوران با شجاعت اعتراض کردند و از او دعوت به آرام برخاستن کردند. اما پاسخ او غوشframح آفرین شد، میزها شکسته شد و تجهیزات رستوران آسیب دید.
بعد از اطلاع احساسی به حراست شهرداری تهران و تماس با کلانتری تهرانپارس، با ایفای وظایف مأموران امنیتی، فردی مذکور به مقر انتظامی تحویل داده شد. در آنجا، فقط با تعهدی کتبی نسبت به عدم تکرار رفتار مشابه آزاد شد.
البته آنچه این حادثه را به یکی از فاجعههای اخلاقی کشور تبدیل کرد، فشارهایی بود که برخی از مقامات فدراسیون ورزشی مربوط، برای فرمانبرداری از این موضوع به وجود آوردند. آنها حتی برای پیگیری این شهرتناپذیره اقدامی نکردند، بلکه تلاش کردند تا این وقایع را مخفی نگه دارند.
این رفتارها از سوی فدراسیونها نکروز خود را نشان میدهد. ح.ر، از منابع مختلف شناختهشدهاست که سبک زندگی ریز محXDنی و ortونهای غیراخلاقی داشته، اما بهجای هدایتهای اصلاحی، در سایه حمایت و سکوت رسانهها رشد یافته است.
آیا هدف اصلی ورزش ملی ما فقط کسب مدال و رکورد بوده است؟ چگونه میتوان از شخصی که سابقه رفتار نامناسبی دارد، انتظار نمایندگی مناسب کشور را داشت؟
بزرگترین سؤال از وزارت ورزش و شخص وزیر است: تا کی همچنان نظارتهای اخلاقی بر عملکرد فدراسیونها نادیده گرفته میشود؟ آیا اعتبار ورزش کشور میتواند تنها با گزارشهای عملکرد فنی حفظ شود، یا باید مراقب باشیم تا اخلاق در مسیر حرفهایگری ضایع نشود؟
تا زمانی که سیاست سکوت، مماشات و تطهیر چهرههای پرShockه ادامه داشته باشد، چنین حوادث تأسفباری ادامه خواهند یافت و الگوها برای نسلهای بعدی ورزشکاران خراب شده.
اگر فدراسیون ورزشی مربوطه از ابتدا نظام شفافی برای بررسی تخلفهای اخلاقی ورزشکاران خود داشته و روندهای اخراج یا تعلیق افرادی با رفتارهای خطرناک را محمل نحوهگیری قرار داده، نه تنها این حادثه در هتل شهر رخ نمیداد، بلکه اعتبار ورزش ملی نیز حفظ میشد.
اخلاق، مدالی نیست که در میدان رقابت بتوان از آن بهره گرفت؛ اخلاق ستون اساسی هر تیم ملی است.