تقی آزاد، جامعه شناس می‌گوید که رادیکالیسم ایرانی از جنبش‌های اجتماعی متکثر خوشحال نیست

برخی با کوبیدن بر طبل جنگ، مردم را مضطرب می‌کنند

دیدارنیوز: جنبش‌های اجتماعی متکثر می‌توانند باعث شوند نوعی دموکراسی ناخواسته رخ دهد که محصول قدرت و بازیگری جامعه مدنی و نیرو‌های جامعه مدنی است. این موضوع هم مناسبات جهانی و هم مناسبات ملی/ منطقه‌ای و هم نظام سیاسی را به چالش می‌کشد. این اتفاق به اعتقاد من در حال رقم خوردن است که اتفاق بسیار مهمی نیز محسوب می‌شود.

نقش جامعه ایران در دوران جنگ و دوران آتش بس میان ایران و اسرائیل از جمله موضوعاتیست که این روز‌ها بار‌ها مورد توجه قرار گرفته است. افزون بر نقش کل جامعه، نقش گروهی که به عنوان جامعه مدنی شناخته می‌شود نیز حائز اهمیت است.

تقی آزاد، جامعه شناس، در گفت‌و‌گو با فرارو به بررسی تحولات دوران آتش بس در جامعه ایران و نقش محوری جامعه مدنی در شرایط موجود پرداخته است:

برخی افراد بر طبل جنگ مجدد می‌کوبند و مردم را مضطرب می‌کنند

تقی آزاد گفت: «آن چه بر ما در جنگ ۱۲ روزه اسرائیل علیه ایران گذشت باعث شد متوجه برخی ضعف‌های خود در کنار برنامه‌های دولت‌های مهاجم و بیگانه شویم. برخی ضعف‌های مذکور را می‌دانستیم و برخی ضعف‌ها را نمی‌دانستیم و در طول جنگ متوجه شدیم. در کنار این‌ها، یک برنامه سازمان یافته‌ای هم اسرائیل و آمریکا داشتند که طبیعتا به شکل این وضعیت جنگ خود را نشان داد. اگرچه اعلام پیروزی در جنگ برای افکار عمومی خوب است، اما به هرحال، باید به این نکته هم دقت کنیم که مورد تعرض قرار گرفته‌ایم و آسیب‌هایی هم دیده‌ایم. نمی‌توانیم کشته شدن دانشمندان، فرماندهان یا آسیب‌هایی که به مراکز هسته‌ای کشور وارد شده را نادیده بگیریم.»

برخی با کوبیدن بر طبل جنگ، مردم را مضطرب می‌کنند

وی افزود: «یک اضطراب و دلهره نیز بابت ادامه جنگ در اذهان عمومی وجود داشت که اکنون مدام خود را بازسازی می‌کند. بسیاری از افراد مدام در این طبل که جنگ دوباره شروع می‌شود می‌کوبند و مردم را مضطرب کرده‌اند. اما چیزی که اینجا بسیار مهم و قابل بحث است و باید درباره آن بسیار تامل کرد، بحث درخشش جامعه مدنی ایرانی است. جامعه مدنی به شکل بنیادین حضور پیدا کرد و بحران جنگ و پس از جنگ را تبدیل به یک اتفاق بزرگ و عمل مثبت کرد آن هم در شرایطی که می‌توانست به حاشیه برود و جنگ طولانی نیز، همچنان استمرار پیدا کند و حتی به از دست رفتن بسیاری از سرمایه‌های کشور منتهی شود یا حتی جنگ می‌توانست جنبه فرسایشی پیدا کند و مدام و هر هفته تکرار شود و افراد جامعه را به لحاظ روانی درگیر کند. به همین دلیل است که معتقدم به میدان آمدن جامعه مدنی بسیار با ارزش و مهم است، اما برای چه کسانی؟ هم برای خود جامعه مدنی مهم بود و باعث شد جامعه مدنی خود را در این وضعیت مهم بیابد و برخی گروه‌های جامعه مدنی، نیز یکدیگر را دیدند و شناختند و به رسمیت شناختند و هم برای افرادی که تا دیروز فروپاشی جامعه مدنی را مطرح می‌کردند و به دنبال حذف و مهاجرت جامعه مدنی بودند نیز یک تامل ایجاد شد که اینطور نیست و ایران همچنان جامعه مدنی خود را دارد.»

رادیکالیسم ایرانی از جنبش‌های اجتماعی متکثر خوشحال نیست

این جامعه شناس در ادامه گفت: «در دهه‌های اخیر، برخی، بحث‌هایی می‌کردند که من با این بحث‌ها مخالف بودم. آن‌ها می‌گفتند طبقه متوسط فروریخته و به طور کامل حذف شده، اما من همیشه معتقد بودم طبقه متوسط همچنان حاضر و ناظر در بازسازی نیرو‌های اجتماعی خود است. دیدیم که طبقه متوسط در طول این جنگ چگونه ظاهر شد. نکته دیگر این که اساسا جامعه مدنی به این دلیل که قوت خود را پیدا کرد، نحوه ظهور و حضورش در ساخت جامعه اجتماعی ایران و سطح بین الملل را نیز پیدا کرد. اگر ما از دوره جنگ عبور کرده باشیم که امیدوارم اینطور باشد و بار دیگر جنگ تکرار نشود، بنابراین ما شاهد ظهور نیرو‌های متکثر در جامعه خواهیم بود که این موضوع برای رادیکالیسم ایرانی چندان خوشایند نیست. به ویژه برای بنیادگرایان دینی و سیاسی که اکنون نیز تحرکاتی دارند.»

وی افزود: «همین جنبش‌های اجتماعی متکثر می‌توانند باعث شوند نوعی دموکراسی ناخواسته رخ دهد که محصول قدرت و بازیگری جامعه مدنی و نیرو‌های جامعه مدنی است. این موضوع هم مناسبات جهانی و هم مناسبات ملی/ منطقه‌ای و هم نظام سیاسی را به چالش می‌کشد. این اتفاق به اعتقاد من در حال رقم خوردن است که اتفاق بسیار مهمی نیز محسوب می‌شود.»

وی تاکید کرد: «اگر تا دیروز جامعه مدنی ایران در برابر جامعه سیاسی قرار داده شده بود، یا اراده‌ای در برابر آن قرار داشت، اکنون، جامعه مدنی به سطح دیگری رفته است و حتی نظام سیاسی را مجبور به دنباله روی از خود کرد؛ بنابراین جامعه مدنی در تحولات آینده ایران پیشگام است و می‌تواند در دموکراسی، توسعه، ماندگاری و بقا نقش آفرینی کند. مفهوم همه این‌ها می‌تواند یک سازه مفهومی نظری بسیار قدرتمند را صورتبندی کند. در نهایت دولت و گروه‌های افراطی نیز از همین عناصر فضای نظری استفاده می‌کنند. برای مثال طرح مجدد بسیار فراگیر مطرح کردن فردوسی در رسانه یا مداحی کردن با مولفه ایران و‌ای ایران از مصادیق همین موضوع است. به اعتقاد من همه این‌ها رسیدن به شرایطی است که بسیار قابل تامل و بررسی است.»

source

توسط jahankhabari.ir