نگارش از&nbspیورونیوز فارسی

تاریخ انتشار

آگهی

در ماه‌های اخیر، کلیپی ویدئویی در شبکه‌های اجتماعی دست به دست می‌شود که احمد الشرع، رئیس‌ جمهوری جدید سوریه را سوار بر اسبی سیاه و زیبا در یک میدان اسب‌سواری شنی با چند درخت نخل تنومند نشان می‌دهد.

موسیقی متن این ویدئو، آهنگی در ستایش خلافت اموی است که در قرون هفتم و هشتم بر خاورمیانه حکومت می‌کرد. اشعار آغازین ویدئو می‌گوید: «امویان از نسبی زرین هستند؛ نامشان در دل پادشاهان پارسی ترس می‌انداخت.»

سطر اول واقعی از این آهنگ محبوب، «من عرب مسلمانم، نه زائده ایرانی»، حذف شده است. با این حال پیام به وضوح منتقل می‌شود: سوریه دیگر تحت نفوذ ایران شیعه نیست و به دست اکثریت سنی کشور بازگشته است.

برای بسیاری از اعراب، آن سلسله دوران طلایی تاریخ اسلام بود. امویان مدتی پس از مرگ پیامبر مسلمانان اولین سلطنت اسلامی را تأسیس کردند و در طول ۹۰ سال با گسترش به آسیای مرکزی و سراسر شمال آفریقا، ایرانیان را شکست دادند. حالا با رها شدن سوریه از سلطه ایران، برخی حوادث اخیر را پژواکی از همان دوران می‌بینند.

سقوط نفوذ ایران؛ لحظه‌ای تاریخی در نظم منطقه‌ای

از دست رفتن نفوذ منطقه‌ای ایران، به‌ویژه اخراجش از سوریه به‌عنوان مهم‌ترین متحد عربش، نقطه عطفی است که خاورمیانه در بیش از دو دهه اخیر تجربه نشده بود.

ناظران می‌گویند این تحول ممکن است به کاهش تنش‌هایی فرقه‌ای منجر شود که از زمان اشغال عراق در سال ۲۰۰۳ و قدرت‌گیری شیعیان در بغداد، منطقه را آشفته کرده است.

با سقوط دولت بشار اسد در دسامبر گذشته، «هلال شیعی» که شبکه‌ای از متحدان مسلح از ایران تا لبنان بود فروریخت. رژیم سوریه که برخلاف سایر گروه‌های این محور، دولتی تمام‌عیار بود، به‌عنوان محور عملیات ایران برای حمایت از حزب‌الله و دیگر بازیگران «محور مقاومت» علیه اسرائیل و غرب عمل می‌کرد.

هرچند دین تنها بخشی از این تحولات را توضیح می‌دهد، قدرت‌های منطقه‌ای چون ایران و عربستان سال‌ها از دین به‌عنوان پوششی برای منافع ژئوپولیتیک خود بهره برده‌اند.

اکنون در این بازآرایی قدرت، دیگر فرقه‌گرایی محرک اصلی نیست، بلکه سیاست، نظامی‌گری و اقتصاد در مرکز قرار دارند و این بار، این تغییر نه به‌دست بازیگران سنی یا شیعی، بلکه با نقش کلیدی اسرائیل رقم خورده است.

آزمون سوریه برای نظم نوین

سوریه اکنون آزمایشگاهی است برای خاورمیانه‌ای تازه. کشورهای سنی‌نشین چون عربستان، ترکیه و امارات قصد دارند با پشت سر گذاشتن اختلافات مذهبی، سوریه را بازسازی کرده و آن را به گلوگاه اقتصادی منطقه تبدیل کنند.

اما بازسازی کشوری که پس از ۱۴ سال جنگ داخلی ویران شده، نیاز به بیش از ۲۵۰ تا ۴۰۰ میلیارد دلار دارد؛ رقمی که اقتصاد فروپاشیده سوریه از پس آن برنمی‌آید.

مهم‌تر از همه، دولت جدید دمشق باید تنش‌های فرقه‌ای‌ای را که آتش جنگ داخلی را شعله‌ور کرد، مهار کند. کشتار علویان (اقلیت مذهبی نزدیک به شیعه که خاندان اسد از آن برخاسته‌اند) در مارس گذشته و انفجار انتحاری در مراسمی مسیحی در ژوئن، نشان از استمرار خطر دارد.

گرچه دولت جدید ریشه در گروه‌های جهادی سنی دارد، جریان‌هایی با خصومت شدید با شیعیان، اما رهبران آن دریافته‌اند که ادامه درگیری‌های مذهبی، آرزوی تثبیت یک دولت واحد را به نابودی خواهد کشاند.

پایان یک عصر فرقه‌گرایانه؟

از انقلاب ۱۳۵۷ ایران به این‌سو، حکومت تهران تلاش کرده بود شیعیان منطقه را زیر چتر سیاسی و معنوی خود بیاورد. آیت‌الله خمینی کوشید اسلام انقلابی ایران را صادر کند، ولی اگرچه این الگو در کشورهای دیگر نهادینه نشد، ایران توانست با همین گفتمان متحدانی برای خود فراهم سازد.

در لبنان، حسن نصرالله در رأس حزب‌الله از الگوی جمهوری اسلامی بهره برد. اما خود در گفت‌وگویی در ۲۰۰۲ اذعان کرد که پیاده‌سازی کامل این مدل در کشوری چون لبنان ممکن نیست. پاره‌پاره‌بودن بافت اجتماعی و مذهبی لبنان مانع شکل‌گیری یک حکومت دینی به سبک ایران بود.

ناظران می‌گویند در دهه‌های اخیر عربستان سعودی نیز از فرقه‌گرایی در رسانه‌ها و سیاست داخلی‌اش بهره برده است. تلویزیون‌های ماهواره‌ای عربستان در دهه ۹۰ و ۲۰۰۰ مملو از سخنان تنفرآمیز علیه شیعیان بود. در سال ۲۰۱۶ شیخ نمر، روحانی برجسته شیعه، به اتهام نزدیکی به ایران اعدام شد. و در مصاحبه‌ای در ۲۰۱۸، محمد بن سلمان، رهبر واقعی عربستان، آیت‌الله خامنه‌ای را «بدتر از هیتلر» توصیف کرد.

اما از سال ۲۰۲۳، ریاض و دیگر کشورهای خلیج مسیر تنش‌زدایی را در پیش گرفتند. محمد بن سلمان بسیاری از نهادهای مذهبی را منحل کرد که آن‌ها را عامل افراط‌گرایی می‌دانست. انگیزه اصلی آن به نظر می‌رسید نیاز به ثبات برای توسعه اقتصادی بود. جمعیت جوان رو به رشد، فقدان اشتغال و خطر بازتولید جهادگرایی کشورهای عربی را وادار به تغییر رویکرد کرد.

به کانال تلگرام یورونیوز فارسی بپیوندید

جنگ، ایران و اسرائیل؛ موازنه‌ای ناراحت‌کننده

با اینکه کشورهایی چون عربستان از تضعیف ایران ناراضی نیستند، اما ناراحتی اصلی‌شان از آن است که این وضعیت با عملیات نظامی اسرائیل و حمایت آمریکا حاصل شده است. روابط با اسرائیل اگرچه رو به عادی‌سازی می‌رفت، اما جنگ در غزه و خشم عمومی آن را دشوار کرده است.

دشواری دیگر، مسئله حل‌نشده فلسطین است. بدون پیشرفت در این پرونده، هیچ نظمی در خاورمیانه پایدار نخواهد بود. در این شرایط، برخی کشورها احساس می‌کنند «میان دو آتش» گرفتار شده‌اند: ایران ضعیف‌شده در یک‌سو و اسرائیلِ قوی‌تر در سوی دیگر.

آینده شیعیان در غیاب ایران

یکی از نکات مبهم، سرنوشت گروه‌های نیابتی ایران در منطقه است. در دهه ۱۹۹۰، ایران پس از جنگ با عراق عمدتا درگیر سیاست داخلی خود شد و سیاست صدور انقلاب را کنار گذاشت. اکنون نیز برخی کارشناسان انتظار دارند چنین عقب‌نشینی‌ای دوباره رخ دهد.

در این صورت جوامع شیعه از لبنان تا بحرین و پاکستان ممکن است به‌جای وابستگی به تهران، مسیرهای داخلی و ملی خود را دنبال کنند.

در پایان باید گفت اگرچه زخم‌های مذهبی هنوز التیام نیافته‌اند، اما روندهای تازه‌ای در منطقه در جریان است. عقب‌نشینی ایران از سوریه، پایان نظم فرقه‌ای‌محور سابق را نوید می‌دهد. آینده خاورمیانه ممکن است نه به‌دست فاتحان نظامی، بلکه توسط توسعه اقتصادی، تنش‌زدایی دیپلماتیک و دوری از فرقه‌گرایی رقم بخورد.

اما چنان‌چه تجربه‌های گذشته نشان داده‌اند، خاورمیانه همواره منطقه‌ای با تحولات ناپایدار بوده است. راه نظم نوین هرچند در حال شکل‌گیری است، اما هنوز دشوار، پرمخاطره و ناشناخته می‌نماید.

source

توسط jahankhabari.ir