مهدی علیخانی در روزنامه اعتماد نوشت:
دکتر مسعود پزشکیان، ريیسجمهور منتخب در یادداشتی با عنوان «پیام من به جهان جدید» به تبیین رئوس کلی سیاست و روابط خارجی دولت چهاردهم پرداخت. این یادداشت واکنشهای متفاوتی را به همراه داشت. باوجود اینکه این یادداشت احتمالا در پی آن بود تا خلأ ارسال پیام ريیسجمهور منتخب به جهان و منطقه بهواسطه لغو کنفرانس مطبوعاتی را پر کند و به این دلیل، از ورود به جزيیات برای پرداختن به اهم مسائل منطقهای و بینالمللی ایران پرهیز کرده بود، اما جهتگیریهای مشخصی را طرح ساخت که صرفا جنبه نظری ندارد. در این مطلب به چند نکته طرح شده در ابتدای این یادداشت میپردازم:
نخست، تاکید بر پیگیری «سیاستی فرصتگرا» در عرصه خارجی؛
سیاست خارجی عرصه فرصتهای زودگذر و تهدیدهای نسبتا پایدار است. توهم یا برداشت اشتباه از رخدادها و تحولات بیرونی یا عدم شناخت و ایفای نقش مناسب در این حوزه، نه فقط فرصتسوز که تهدیدساز است. یک نمونه بارز، تحلیل «زمستان سخت» بود که یک فرصت مهم در پیشبرد توافق هستهای و احیای برجام در فرصتی مناسب را از بین برد و پس از آن، تلاشهای پیدرپی دولت سیزدهم برای احیای برجام با تحولات بعدی از جمله تشدید جنگ اوکراین بینتیجه ماند. برجستهسازی فرصتگرایی در سیاست خارجی، بیانگر «عقلانیت» و البته حافظ اصول خواهد بود.
دوم، تاکید بر «ایجاد تعادل در روابط با همه کشورها»؛
اگرچه دولت سیزدهم در آغاز بهکار خود اعلام کرد که سیاست خارجی همهجانبهگرایانهای را دنبال میکند اما در عمل به مناطق و کشورهایی خاص محدود ماند. نتیجه عدم تعادل در مناسبات، مخاطره به منافع سیاسی، امنیتی و اقتصادی است که تجلی آن در همراهی دو قدرتِ دوست با اعراب بر سر جزایر سهگانه ایرانی دیده شد. تامین منافع ملی و پایبندی به اصول سیاست خارجی برمبنای عزت، حکمت و مصلحت جز با تعادل، تنوع و توزانبخشی در ارتباط با جهان و بازیگران موثر آن رخ نمیدهد. وقتی تعاملات اقتصادی و سیاسی به چند کشور یا قدرت موثر محدود شود، ابتکار عمل نه دردست ایران که دراختیار دیگران خواهد بود. اگرچه اکنون با برخی فرصتسوزیها کار دشوارتر شده اما تحولات آتی جنگ اوکراین و نقش اروپا در آن به همراه انتخابات امریکا میتواند فرصتها و چالشهای جدیدی در این مسیر پدید بیاورد. از این منظر اشاره به آرزوی صلح «برای مردم روسیه و اوکراین» و آمادگی برای «حمایت فعالانه از ابتکارات دیپلماتیک» درخصوص این منازعه سیگنال اولیه مناسبی تلقی میشود تا مرحله جدیدی از مناسبات با بازیگران موثر بینالمللی فراهم گردد.
سوم، تاکید بر «اولویت تحکیم روابط با همسایگان»؛
این موضوع سیاست اعلامی همه دولتها بوده اما عملیاتی شدن آن علاوه بر روابط سیاسی در همکاریهای اقتصادی و امنیتی دوجانبه و منطقهای نیازمند دو رویکرد همزمان است: در سطح منطقه، مدیریت و سپس حل مسائل اختلافی و تقویت اشتراکات در سطح دوجانبه و منطقهای و در سطح بینالمللی، رفع تحریمها و فراتر از آن قاعدهمندسازی مناسبات با قدرتهای بزرگ چالشگر نسبت به جمهوری اسلامی ایران. تاکید بر تشکیل «منطقه قوی» و نفی استیلای یک کشور بر دیگران در منطقه، به صراحت مردود دانستن سوءنیات میان اعضای منطقه است که میتواند با رویههای متقابل تقویت شود. علاوه بر آن، مواضع صریح دکتر پزشکیان در ایام انتخابات و تیم قابل پیشبینی دیپلماسی او نشان میدهد این جهتگیریها به «اعلام» محدود نخواهد ماند. بهرهگیری از فرصتهای بینالمللی، ایجاد تعادل در روابط با همه کشورها و توسعه و تحکیم روابط با همسایگان اگرچه تنها منوط به رفع تحریمها نیست، اما بدون آن، پرهزینه، کند و کم دستاورد، خصوصا در ابعاد اقتصادی خواهد بود. نمونه آن نمادین شدن روابط استراتژیک با چین، کسری فاجعهبار تراز تجارت خارجی غیرنفتی و عدم دسترسی به منابع ارزی حاصل از فروش نفت و… است.
ادامه دارد…
source