محمد مصدق‌پور: 

واقعیت این است که ترکیه همچنان در سوریه
به‌دنبال یک بازی جدید است. درست است که رونمای اقدام‌های آنکارا در مورد ادلب
نظامی است اما به هر ترتیب ماهیت کنشگری این کشور در خاک سوریه سیاسی ارزیابی می‌شود.
ترک‌ها بارها به دروغ اعلام کرده‌اند که تعداد زیادی از نیروهای ارتش سوریه را
مورد هدف قرار داده‌اند اما چندی بعد شاهد تکذیب این موضوع از طرف دمشق یا مسکو
بودیم. این روند نشان می‌دهد که دخالت ترکیه در سوریه از قدیم‌الایام تاکنون با
محوریت کردهای این کشور انجام می‌شده و حتی در این‌باره معاهده آدانا که در سال
۱۹۹۸ میان دمشق و آنکارا منعقد شد، ساز و کاری را به وجود آورد که ترکیه می‌توانست
برای مبارزه با تهدید پ‌ک‌ک به رهبری عبدالله اوجالان حدود پنج کیلومتر وارد خاک
سوریه شود اما در وضعیت کنونی، ترکیه بیشتر از این مقدار اقدام کرد و حتی در سال
۲۰۱۷ متن این معاهده را تغییر داد.

بر اساس مستندات و تصاویر هوایی، ارتش ترکیه
حدود ۳۱۷ کیلومتر وارد خاک سوریه شده و این موضوع اصلا ارتباطی به مساله ادلب
ندارد. این در حالی است که تنش‌های فعلی میان دمشق و آنکارا به‌خوبی نشان می‌دهد
که ترکیه هر آنچه را که در سوچی متحد شده بود، نقض کرده است. این کشور در توافق
سوچی ضمانت داد که جبهه النصره (شاخه سازمان تروریستی القاعده در سوریه) را مورد
هدف قرار دهد اما متاسفانه به تعهداتش عمل نکرد و از سوی دیگر ارتش سوریه بر اساس
توافق آستانه برای پاکسازی آخرین سنگر تروریست‌ها وارد میدان شد. نقطه انفعالی و
فاز تخریبی در پرونده سوریه این است که ترکیه به هر ترتیب به تروریست‌های مستقر در
ادلب کمک تسلیحاتی، اطلاعاتی، مالی و لجستیکی ارائه می‌دهد و همین موضوع باعث شده
درگیری میان هیات تحریرالشام و ارتش سوریه به بالاترین حد خود برسد.

طی هفته‌های اخیر شاهد آن بودیم که ارتش
سوریه به هر ترتیب پاکسازی روستاهای اطراف ادلب و حلب را در دستور کار خود قرار
داده و توانست پیروزی‌های بزرگی را رقم بزند اما متاسفانه آنکارا همچنان به‌دنبال
آن است تا بتواند خود را محوریت اصلی پرونده ادلب قرار دهد و مانع پاکسازی این
منطقه شود. به‌تازگی ترکیه در اجلاسی که در آنکارا برگزار شد با طرفین دخیل در
پرونده سوریه به توافق رسیدند اما متاسفانه این اجلاس هیچ خروجی نداشت و دستور کار
آن عملیاتی نشد. تمام این مولفه‌ها نشان می‌دهد که آنکارا به‌دنبال آن است تا نرخ
هزینه‌های سیاسی و میدانی خود را در افکار عمومی جهان بزرگ جلوه دهد. ترکیه می‌خواهد
به هر ترتیب که شده جو سیاسی را علیه دمشق متشنج کند تا از این طریق بتواند پای میز
مذاکره چانه‌زنی خود را در بالاترین حد پیش ببرد.

باید متوجه باشیم که ترکیه هزینه‌های مالی
و لجستیکی زیادی برای حمایت از تروریست‌ها انجام داده و حالا به‌دنبال آن است تا
بتواند از این جریان‌ها در جغرافیای لیبی یا مالی به‌نفع خود استفاده کند. بخش دیگری
از اقدامات اردوغان و تاخت و تازهای سیاسی او بر روسیه و سوریه جنبه داخلی دارد؛
به عبارتی دیگر رهبر حزب عدالت و توسعه ترکیه به‌دنبال آن است تا با طرح مسائل اینچنینی
تحریک ناسیونالیسم را در دستور کار خود قرار دهد و بی‌تردید ادامه این روند، مخرب
خواهد بود. بر این اساس اگر پرونده ادلب به پایان برسد و ارتش سوریه بتواند یکپارچگی
حاکمیتی خود را حفظ کند، اردوغان بازنده اصلی سناریوی سیاست خارجی ترکیه خواهد بود
و به همین دلیل است که می‌خواهد درگیری‌ها تا لحظات آخر ادامه داشته باشد. در این
راستا روسیه نمی‌خواهد سوریه به دست امریکا بیفتد و حتی در این میان مسکو از
آنکارا به‌نفع خود بهره‌برداری می‌کند.

اینکه دیده می‌شود تماس‌های تلفنی و گفت‌وگوهای
حضوری میان آنکارا و مسکو شدت پیدا کرده یا اینکه هیات‌های دو طرف به
صورت مرتب با یکدیگر دیدار می‌کنند، نشان‌دهنده
آن است که طرفین تمایلی به جنگ تمام‌عیار در سوریه ندارند.
بر اساس همین
وضعیت، ارتش سوریه در حال پیشروی به سوی ادلب است و حتی احتمال دارد باردیگر شاهد
طرح سناریوی شیمیایی در این شهر از سوی مخالفان دمشق باشیم. به هر ترتیب هدف
آنکارا از اقدامات تخریبی در ادلب و سوریه امتیازگیری بیش از حد از اروپایی‌ها و امریکایی‌هاست
و باید متوجه باشیم که ترکیه حاضر نیست یکباره فضای سوریه را خالی کند. از این‌رو
سخنان اردوغان را باید یک مانور سیاسی قلمداد کرد تا بتواند بالاترین میزان امتیاز
را دریافت کند و بعید می‌دانم که ترکیه کارد را به استخوان دمشق برساند. دلیل این
موضوع هم این است که امریکایی‌ها توانایی هزینه دادن در مورد ادلب را ندارند و از
سوی دیگر اگر آنکارا دست به اقدام شدید و خشن بزند، ‌بی‌شک زیر فشارهای منطقه‌ای و
بین‌المللی قرار خواهد گرفت.

source

توسط jahankhabari.ir