فایننشال تایمز در مطلبی به قلم رایا جلبی، سارا ددوچ و ملائکه کنعان تپ، به بررسی آخرین اقدامات رئیس جمهور سابق سوریه و خانوادهاش پرداخته است.
اسد صبح روز یکشنبه صبحانهای با سلیمان ترتیب داد و از شعبان خواست که پیشنویس سخنرانی را آماده کند، که قرار بود بعدازظهر یکشنبه خوانده شود. اما شب گذشته، یک تماس بحرانی از مسکو رسید که به او اطلاع داد باید بلافاصله دمشق را ترک کند تا از خونریزی بیشتر جلوگیری شود و منافع باقیمانده روسیه حفظ گردد.
به گزارش «انتخاب»، در ادامه این مطلب آمده است: در آستانه سقوط پایتختش، بشار اسد سوار یک خودروی زرهی روسی شد و به همراه پسر ارشدش حافظ، رانندگی کرد و رفت و بستگان، دوستان و وفاداران را در جستجوی مردی که قول محافظت از آنها را داده بود، سرگردان گذاشت. مدت کوتاهی پس از آن، حوالی ساعت 11 شب روز 7 دسامبر، همکاران قدیمی که از کنار خانهاش در محله اعیاننشین مالکی دمشق میگذشتند، پستهای نگهبانی متروکه و ساختمانهای عمدتاً خالی را دیدند: چراغها هنوز سوسو میزدند، فنجانهای قهوه نیمهخورده و لباسهای نظامی در خیابان پراکنده بودند. به گفته یک فرمانده نظامی شورشی، یک افسر سابق اطلاعاتی و افرادی آشنا به فرار خانواده اسد، تا نیمهشب، رئیسجمهور وقت سوریه در راه پایگاه هوایی حمیمیم روسیه در ساحل شمال غربی سوریه بود. به گفته یکی از اعضای شورای نظامی شورشیان و فردی مطلع از این رویدادها، اسد تا زمانی که از دمشق خارج نشده بود به ارتش خود دستور نداد که عقبنشینی کنند و به آنها دستور داد که دفاتر و اسناد را بسوزانند.
فایننشال تایمز روزها و ساعات پایانی قدرت اسد را از میان بیش از دوازده مصاحبه، از جمله با افراد خودی رژیم و افرادی که با اقدامات خانواده آشنا بودند، گردآوری کرده است. این منابع درخواست کردند که به دلیل صحبت در مورد مسائل حساس، نامشان فاش نشود. تلاش برای دسترسی به اسد و اعضای خانوادهاش در مسکو بینتیجه بود. تعداد بسیار کمی متوجه حمله شورشیان شدند – بهویژه رئیسجمهور که فکر میکرد در جنگ داخلی که با سرکوب خشونتآمیز معترضان در سال 2011 آغاز شده بود، پیروز شده است. اسد احساس میکرد که سرانجام در مسیر احیای جهانی قرار گرفته است. به دنبال رهبران جهان عرب، برخی از کشورهای اروپایی نیز شروع به ابراز علاقه به حکومت وی کرده بودند.
اما در نهایت، شورشیان به رهبری گروه اسلامگرای هیات تحریر الشام، تنها 10 روز پس از آغاز حمله برق آسای خود، پایتخت را تصرف کردند. اسد در مسکو، با همسرش اسما که به گفته افراد مطلع از این فرار، چندین هفته قبل برای درمان دومین دوره سرطانش به آنجا رفته بود، دوباره دیدار کرد. همچنین در پایتخت روسیه، مادر و پدر او، فواز الاخرس، که اوایل این ماه توسط وزارت خزانه داری ایالات متحده تحریم شده بود، حضور داشتند. به گفته افراد نزدیک به خانواده، فرزندان اسد، از جمله دخترش زین که در دانشگاه سوربن ابوظبی تحصیل می کرد، اکنون به آنها پیوسته اند.
اسد بدون اینکه حتی به کسانی که دههها به او وفادار بودند بگوید، رفت و بسیاری از وفاداران سابق را حیرتزده و خشمگین کرد. او حتی زحمت نداد به بستگانش – از جمله پسرعموها، خواهر و برادرها، خواهرزادهها و برادرزادهها و همچنین خانواده همسرش – هشدار دهد. آنها در حالی که شورشیان در راه دمشق بودند مجبور شدند از خودشان دفاع کنند. وفاداران دلسرد شده این اقدام را به عنوان اثبات نهایی خودشیفتگی اسد می دانستند، خصیصه ای که او را بر آن داشت تا خشونت را بر مردم خود تحمیل کند و منابع سوریه را برای پر کردن جیب خود غارت نماید. یکی از افراد مطلع از خروج اسد از دمشق گفت: “او مثل سگ شبانه فرار کرد.” “او تا یک ساعت قبل از فرارش به اطرافیانش می گفت که همه چیز خوب خواهد شد.”
محمد جلالی، نخست وزیر وقت، هفته گذشته در تلویزیون العربیه تحت مالکیت عربستان سعودی گفت که در ساعت 10:30 شب 7 دسامبر با رئیس جمهور تلفنی صحبت کرده و از وحشت و هراس در خیابان ها و آوارگی خیل عظیمی از مردم از مرکز سوریه به سمت ساحل به او گفته است. جلالی گفت: “او پاسخ داد: ‘فردا خواهیم دید’.” ” فردا، فردا، آخرین چیزی بود که به من گفت.” اسد هرگز تماس های بعدی جلالی را در روز بعد پاسخ نداد.
فایننشال تایمز نتوانسته تمام مسافران پرواز فرار اسد را تایید کند. اما افراد مطلع متقاعد شده اند که او حداقل با دو چهره ثروتمند و وفادار به اسد که کلید دسترسی به دارایی های مخفی شده در خارج از کشور را در دست دارند، یعنی یاسر ابراهیم و منصور عزام، به مسکو رفته است. اسد در اولین اظهارات عمومی خود از زمان آغاز حمله تحریرالشام این هفته روایت خود از رویدادها را ارائه کرد و گفت که تا ساعات اولیه روز یکشنبه در دمشق باقی مانده و “وظایف خود را انجام می داده است”. او اصرار داشت که عزیمت او از قبل برنامه ریزی نشده بود. ویدئویی که توسط شورشیان و شهروندانی گرفته شده که پس از فرار اسد به اقامتگاه خصوصی او هجوم آوردند، نشان دهنده خروجی عجولانه است: آلبوم های عکس خانوادگی، انبارهای پر شده و ده ها کیف و جعبه خرید هرمس در کمد لباس های بانوی اول به چشم می خوردند.
این عزیمت ناگهانی پس از روزها تلاش دیپلماتیک ناموفق با حامیان قدیمی خود مسکو و تهران رخ داد. در حالی که حمایت روسیه و ایران نزدیک به یک دهه رژیم اسد را تقویت کرده بود، آنها اکنون دیگر تمایلی به کمک به او نداشتند و یا توانایی آن را نداشتند، زیرا حواس آنها معطوف درگیری های خودشان در اوکراین و اسرائیل شده بود. زمانی که شورشیان حمله برنامه ریزی شده خود را به استان شمالی حلب آغاز کردند، اسد برای درخواست مداخله نظامی به مسکو رفت.
چهار روز بعد، پس از سقوط دومین شهر سوریه و در حالی که شورشیان به رهبری تحریرالشام به سمت جنوب در حال پیشروی بودند، سید عباس عراقچی، وزیر امور خارجه ایران به دمشق سفر کرد. عراقچی سپس دمشق را به مقصد آنکارا ترک کرد، جایی که مقامات ترکیه انتظار داشتند پیامی از اسد دریافت کنند. اما در عوض، آنها هیچ چیزی دریافت نکردند. رجب طیب اردوغان، رئیس جمهور ترکیه، حامی اصلی شورشیان سوریه از سال 2011، بارها تلاش کرده بود تا روابط خود با اسد را احیا کند و آخرین تلاش در ماه ژوئیه صورت گرفته بود. رئیس جمهور سابق سوریه هر بار این تلاش ها را رد می کرد.
به گفته افراد مطلع، سه یا چهار روز قبل از ترک دمشق، اسد به مسکو اعلام کرد که مایل است با مخالفان سیاسی تبعیدی در ژنو برای انجام مذاکره ملاقات کند – چیزی که او مدت ها از انجام آن خودداری کرده بود. اما به نظر نمی رسد که این پیام توسط روس ها منتقل شده باشد.
از زمانی که شورشیان رژیم اسد را سرنگون کردند، وفاداران رژیم سابق نیز از دمشق متواری شده و اکثریت قریب به اتفاق شان از طریق مرز لبنان به بیروت گریخته اند، جایی که بسیاری از آنها در خانه های دوم یا هتل های لوکس خود با تدابیر امنیتی بالا پناه گرفته اند. شاهدان می گویند فراریان به بیروت شامل چندین تن از دلالان اسد و دستیاران ارشد وی بودند – افرادی نزدیک به رژیم که مهره های حیاتی در دستگاه عریض و طویلی بودند که خانواده حاکم را در قدرت نگه می داشت.
بوثینه شعبان، مشاور دیرینه اسد، یکی از آنها بود. اما به زودی، آنها از لبنان خارج شدند: کسانی که گذرنامه خارجی داشتند به کشورهای اروپایی پرواز کردند و دیگران به امارات متحده عربی رفتند. به گفته افراد مطلع، مقامات ارشد نظامی به روسیه یا لیبی رفتند. بعداً شعبان در دبی دیده شد، که مدت هاست پناهگاهی برای تبعیدیان و مریدان رژیم برکنار شده اسد به شمار می رود.
بر خلاف بشار، برادر کوچکترش ماهر – فرمانده لشکر چهارم ارتش و یک مهره کلیدی در طرح های فساد متمرکز رژیم – بعد از ظهر روز شنبه به افراد خود هشدار داد که به لبنان فرار کنند. اما او مجبور شد برای خارج شدن خود عجله کند و گفته می شود که از مرز به عراق گریخته است. فایننشال تایمز نتوانست تایید کند که آیا او در عراق باقی مانده است یا به روسیه رفته است. در میان کسانی که اسد آنها را جا گذاشت، بستگان مستقیمش یعنی ایاد مخلوف پسرعموی مادری و سرگرد اطلاعاتی او، ایهاب، برادر دوقلوی مخلوف و مادرشان بودند. سه منبع مطلع گفتند که این سه نفر در راه خروج از سوریه و ورود به لبنان مورد حمله قرار گرفتند و ایهاب کشته و ایاد و مادرش زخمی شدند. به گفته دو کارمند بیمارستان در منطقه، ایاد در بیمارستان چتورا در لبنان تحت درمان قرار گرفته است. یکی از افراد مطلع از خروج این خانواده گفته که او سپس به دبی رفته است. علی مملوک، مشاور ارشد و رئیس سابق اطلاعات حکومت نیز مفقود شده است. چندین خانواده برجسته وفادار سوریه در سفارت روسیه در دمشق پناه گرفته اند، اما فایننشال تایمز نتوانسته هویت آنها را تایید کند. دولت جدید به روس ها گفته است که خروج اتباع سوریه از کشور را تسهیل نکنند.
چهار ساعت قبل از خروج از دمشق، حافظ، پسر 23 ساله اسد، در حال قدم زدن در پارکی نزدیک کاخ ریاست جمهوری و معاشرت با دوستان دیده شده بود. سوابق دانشگاه دولتی مسکو نشان می دهد که او اخیراً از روسیه بازگشته بود، جایی که از پایان نامه دکترای خود در رشته علوم فیزیک و ریاضی دفاع کرده بود. به گفته یکی از شاهدان، او بعداً برای صرف شام با پدرش به خانه رفته بود. شایعاتی مبنی بر این که اسد قرار است سخنرانی عمومی داشته باشد، پخش شده بود که باعث شد سوری ها در سراسر کشور و جهان به صفحه تلویزیون خود خیره شوند. مشخص نبود که آیا حافظ (پسرش) می دانست که تنها چند ساعت بعد، او برای همیشه سوریه را ترک می کند یا نه.
source