ویدیویی از بیژن زنگنه، وزیر سابق نفت کشور منتشر شده است که در آن او به ارتباط بین بابک زنجانی و ستاد سعید جلیلی اشاره میکند. زنجانی که اخیراً اخبار متناقضی درباره آزادی او از زندان منتشر شده، از منتقدان سرسخت زنگنه است و این اتهام را به وزیر پیشین نفت وارد کرده که او را دستگیر کردند تا مانع از دور زدن تحریمها و فروش نفت شوند.
زنگنه در این ویدیو میگوید: «بابک زنجانی یک مجرم محکوم به اعدام با حکم قطعی بود. در این مدت برخی او را به عنوان قهرمان ملی دور زدن تحریمها معرفی میکنند. این کار شرمآور است. آقای جلیلی باید توضیح دهد که رابطه بابک زنجانی با او و ستادش چیست! مجرمی که ۲.۷ میلیارد دلار از پول کشور در اختیار داشت، چرا ما باید دنبال او باشیم؟ میگویند او را گرفتند تا تحریمها را دور نزند.»
او ادامه میدهد: «آقای [مسعود] میرکاظمی ده بار مرا به کمیسیون برد و پرسید چرا علیه زنجانی اقدامی نمیکنی. چرا الان سکوت کردهاید؟ آیا ایدئولوژی و حزب تا این حد مقدس است؟ شما به من میگفتید چرا در مورد بابک زنجانی کوتاهی میکنی. ما در پرونده زنجانی شاکی بودیم. قوه قضائیه وارد شد؛ مگر ما میتوانیم به کسی حکم زندان بدهیم؟ بابک زنجانی کسی بود که ۲.۷ میلیارد دلار از پول کشور در دست داشت. نه اینکه نفت فروخته باشد. قبل از من پول نقد به او داده بودند تا به دیگران بدهد. همه اینها حقهبازی بود. از آقای اژه بپرسید. او زنجانی را خوب میشناخت و تحلیل درستی از شخصیت و رفتارش داشت. این حرفها را نزنید. نباید به هر قیمتی کار کرد.»
بیژن زنگنه و سعید جلیلی سالهاست که بر سر پرونده کرسنت با یکدیگر اختلاف دارند.
**همه انتقادها به جلیلی**
وقتی منتقدان شروع به انتقاد از سعید جلیلی میکنند، یکی از پاسخهای طرفداران او این است: «مگر نمیگویید جلیلی سابقه مدیریتی نداشته، پس چرا همه چیز را به او نسبت میدهید؟» این حرف طرفداران جلیلی درست است. کسانی که همه مشکلات را به او نسبت میدهند، در مسیر اشتباهی قرار دارند. بخشی از مشکلات کشور که ناشی از تحریمهای سازمان ملل، ایجاد فضای تقابلی، انسداد در روابط خارجی و مذاکرات هستهای تحت مدیریت جلیلی است، به او مربوط میشود. اما در مواردی که ارتباطی وجود ندارد، این نسبت دادن منطقی نیست. با این حال، نمیتوان نفوذ جلیلی در حوزههای مختلف حکمرانی کشور را نادیده گرفت. اگر گفته میشود جلیلی سابقه مدیریتی نداشته، اما تا این حد در امور نقش دارد، پاسخ این است که او همیشه فردی صاحبنفوذ بوده و بخشی از این نفوذ در مناظرات انتخاباتی امسال آشکار شد. اما این مسائل همچنان در هالهای از ابهام باقی مانده است.
**ابهامات درباره سعید جلیلی**
در جریان مناظرههای سال ۱۴۰۳، چند نکته درباره تأثیر جلیلی بر تصمیمگیریهای مهم کشور مطرح شد که ابهاماتی را به وجود آورد. مصطفی پورمحمدی در یکی از این مناظرهها حداقل دو نکته مهم درباره اقدامات جلیلی بیان کرد. او گفت در دورانی که وزیر کشور بود، تلاش کرد فضای فعالیت انجمنها یا سازمانهای مردمنهاد را باز کند و مجوزهای لازم برای این تشکلها صادر میشد. اما جلیلی به عنوان دبیر شورای عالی امنیت ملی با این اقدامات مخالف بود، زیرا آن را پوششی برای انقلاب مخملی میدانست. جلیلی نه تنها این ادعای پورمحمدی را تکذیب نکرد، بلکه تأکید داشت که سازمانهای مردمنهاد واقعی، هیئتها و دانشگاهها هستند.
سعید جلیلی پس از گذشت شش ماه از مناظرات و انتخابات ریاستجمهوری هنوز توضیح نداده که چرا با اجرای FATF در دوران حسن روحانی مخالف بود. او این موضوع را تکذیب هم نکرده است. البته جلیلی به طور مستقیم به این موضوع نمیپردازد، اما موضع کلی او و تیمش درباره FATF مشخص است.
این ابهام نیز وجود دارد که آیا جلیلی در تئوری زمستان سخت و مختل کردن روند احیای برجام نقش داشته است یا خیر. رد این تئوری را میتوان تا تیم جلیلی دنبال کرد. از سوی دیگر، در مناظرات مشخص شد که نفت کشور با ایدههای دولت سایه و تیم او در این شرایط فروخته میشود. شرایطی که ناشی از تحریمهای سخت است و محمدباقر قالیباف، به عنوان یکی از سران سه قوه، حداقل دو یا سه بار در ماههای گذشته به آن اشاره کرده است. درگیری بین جلیلی و زنگنه بر سر موضوع کرسنت نیز قدیمی است و بارها به آن پرداخته شده. اخیراً نقش سعید جلیلی در جلوگیری از حضور تلویزیونی میرحسین موسوی پیش از آغاز بحران سال ۱۳۸۸ نیز مطرح شده است.
باید دید جلیلی در پاسخ به این سوال جدید زنگنه سکوت میکند یا دست به روشنگری میزند.