گروه بین الملل: در دنیای سیاست بین‌الملل، قدرت‌های بزرگ همواره تلاش کرده‌اند تا با ابزارهای مختلف، سلطه خود را بر دیگر کشورها تحمیل کنند. این سلطه‌گری گاه به شکل نظامی، گاه اقتصادی و گاه حتی با تغییر نام‌های جغرافیایی اعمال می‌شود. اخیراً، دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور پیشین ایالات متحده، در اقدامی عجیب و بحث‌برانگیز، نام “خلیج مکزیک” را به “خلیج آمریکا” تغییر داد. این اقدام نه تنها نشان‌دهنده نگاهی استعماری به منطقه است، بلکه تلاشی برای بازتعریف هویت جغرافیایی و تاریخی این بخش از جهان به نفع منافع آمریکا محسوب می‌شود.

به گزارش بولتن نیوز ،اما چرا مکزیک؟ کشوری که نه انقلاب اسلامی در آن رخ داده، نه شعارهای ضدآمریکایی و ضداسرائیلی در آن شنیده می‌شود، نه قدرت موشکی دارد و نه متهم به تلاش برای ساخت سلاح هسته‌ای است. مکزیک کشوری است که به‌رغم همسایگی با ایالات متحده، همواره تلاش کرده است تا روابط خود با این کشور را در چارچوبی متعادل و مبتنی بر احترام متقابل حفظ کند. با این حال، به نظر می‌رسد که ترامپ و برخی از سیاستمداران آمریکایی، مکزیک را نیز به عنوان هدفی برای اعمال فشار و سلطه‌گری خود انتخاب کرده‌اند.

این اقدام ترامپ در تغییر نام خلیج مکزیک، تنها یکی از نمونه‌های متعدد رفتارهای استعماری ایالات متحده در قبال کشورهای دیگر است. اما آنچه این اقدام را جالب‌تر می‌کند، تفاوت‌های آشکار بین مکزیک و کشورهایی مانند ایران است. مکزیک نه تنها درگیر مناقشات ایدئولوژیک با آمریکا نیست، بلکه در گلوگاه‌های نظارتی و اقتصادی خود نیز افرادی را به کار نگرفته است که یک شبه معیشت و آینده مردم را نابود کنند. در حالی که در برخی کشورها، سیاستمداران داخلی با تصمیمات نادرست خود، شرایطی را ایجاد می‌کنند که مردم، مشکلات اقتصادی و اجتماعی را نتیجه طبیعی مقابله با قدرت‌های خارجی و تحریم‌ها بدانند.

در مکزیک، اگرچه مشکلات اقتصادی و اجتماعی وجود دارد، اما این مشکلات عمدتاً ناشی از سیاست‌های داخلی و خارجی است که به‌طور مستقیم یا غیرمستقیم تحت تأثیر همسایه شمالی قرار دارد. تغییر نام خلیج مکزیک به خلیج آمریکا، تنها نمادی از این تأثیرگذاری است. این اقدام نه تنها از سوی دولت مکزیک، بلکه از سوی جامعه بین‌الملل نیز با انتقادات شدیدی مواجه شده است. بسیاری از تحلیلگران بر این باورند که این تغییر نام، تلاشی برای تحمیل هویت آمریکایی بر منطقه‌ای است که قرن‌هاست به نام خود شناخته می‌شود.

در نهایت، این اقدام ترامپ نه تنها نشان‌دهنده نگاهی استعماری به مکزیک است، بلکه تلاشی برای بازتعریف هویت جغرافیایی و تاریخی این منطقه به نفع منافع آمریکا محسوب می‌شود. این موضوع به ما یادآوری می‌کند که در دنیای امروز، قدرت‌های بزرگ همچنان تلاش می‌کنند تا با ابزارهای مختلف، سلطه خود را بر دیگر کشورها تحمیل کنند. اما این سؤال باقی می‌ماند که آیا چنین اقداماتی می‌توانند در بلندمدت موفق باشند؟ یا اینکه مقاومت کشورها و جوامع در برابر این سلطه‌گری، سرانجام به تغییر معادلات قدرت در سطح جهانی منجر خواهد شد؟

source

توسط jahankhabari.ir