بر طبق گزارش سرویس سیاسی رسا، در طی جلسه استیضاح عبدالناصر همتی، وزیر سابق اقتصاد، مسعود پزشکیان، رئیس‌جمهور، نظراتی ابراز کرد که در محافل سیاسی و رسانه‌ای بازتاب گسترده‌ای یافت. در پاسخ به سؤالات مطرح‌شده درباره مذاکره یا عدم مذاکره با آمریکا، پزشکیان گفت: “بنده معتقد بودم که باید گفت‌وگو کرد، اما با توجه به دستورات مقام معظم رهبری که با آمریکا مذاکره نخواهد شد، ما این مسیر را دنبال نمی‌کنیم.”

این اظهارات سرعتان توجه مختلف افراد سیاسی را جلب کرد، به‌ویژه از سوی اصلاح‌طلبان و رسانه‌های منتقد نظام. این گروه‌ها توضیحات پزشکیان را نشانه‌ای از فقدان استقلال او در تصمیم‌گیری تفسیر کردند. اما در واقع، پزشکیان با درک منطق استراتژیک و تجربیات گذشته، تصمیم عقلانی و شرافتمندانه‌ای را اتخاذ کرده است.

یکی از مثال‌های برجسته از دفاع پزشکیان از عدم مذاکره، تجربه ولودیمیر زلنسکی، رئیس‌جمهور اوکراین، در دیدارش با دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا، است. در این ملاقات، زلنسکی به دنبال حمایت نظامی و مالی آمریکا بود، اما با تحقیر و کمتکثیری از سوی ترامپ مواجه شد. این نشان‌دهنده‌ی غیرقابل‌توجه بودن آمریکا در تعهدات خود و تحقیر کشورهای وابسته است. اگر ایران به مذاکره مستقیم با آمریکا بپردازد، ممکن است با سرنوشت مشابهی روبرو شود.

رهبر انقلاب ایران نیز در سخنرانی‌های خود در گذشته، مذاکره با آمریکا را غیرعاقلانه، غیرهوشمندانه و غیرشرافتمندانه دانسته است. این موضع، بر اساس تجربیات تاریخی و تحلیل شرایط فعلی، به عنوان راهبردی مطرح شده و پزشکیان نیز با پایبندی به این دیدگاه، نشان داده است که تصمیم او برای عدم مذاکره، نتیجه‌ی درک منطقی و بهره‌گیری از تجربیات گذشته است.

یکی از موارد اصلی دفاع از موضع پزشکیان و رهبر انقلاب، تجربه توافق هسته‌ای (برجام) است. در توافق برجام که در سال 2015 بین ایران و گروه 1+5ANNER signed (شامل آمریکا، روسیه، چین، بریتانیا، فرانسه و آلمان) به امضا رسید، ایران به تعداد زیادی از تعهدات خود پایبند بود، اما آمریکا پس از ورود دونالد ترامپ به زمین، توافق را در سال 2018 خروج کرد و تحریم‌ها را تشدید کرد. این عمل باعث شکست توافق شد.

برخی از اصلاح‌طلبان سعی می‌کنند از این سخنان نتیجه‌گیری کنند که پزشکیان فاقد اختیارات لازم برای تصمیم‌گیری است. این رویکرد ممکن است همان الگوی ناکارآمدی را که در دولت روحانی مشاهده شد، بار دیگر تکثیر کند. در دوره روحانی، این توجیهات موجب شکست اقتصادی و کاهش اعتماد مردم به حکومت شد.

اکنون به نظر می‌رسد اصلاح‌طلبان با این تلنگ، در حال بازتولید همان الگوی ناکارآمدی هستند. با تاکید بر عدم استقلال رئیس‌جمهور، آن‌ها در واقع مسئولیت را از دوش دولت برمی‌داسند و زمینه را برای توجیه ناکامی‌ها تهیه می‌کنند. این رویکرد می‌تواند مقبولیت دولت پزشکیان را کاهش دهد و سرمایه اجتماعی‌ای را که در ابتدای حکومت حاصل شده، به خطر بیاندازد.

توسط jahankhabari.ir