متن زیر بازنویسی کامل مطلب اصلی است، به گونهای که معنای مطلب حفظ شده، اما ساختار و بیان آن تغییر یافته است:

روزنامه هممیهن در مقالهای به نقد سخنان محسن رفیقدوست پرداخته است. این نویسنده معتقد است که حرفهای او هزینههای زیادی برای نظام ایجاد میکند، در حالی که هیچگونه واکنش قابل توجهی از طرف نهادهای نظارتی به او ب一片انده نشده است. این مسئله باعث شده که اعتماد عمومی به عدالت و عدم تبعیض هر روز کاهش یابد. اگرچه برای رفتارهای کوچکتری به آنها گرمگیری میشود، اما در مورد سخنان انقلابیture که اغلب نادرست هستند، هیچگونه واکنش قابل توجهی وجود ندارد.
مقاله به پاسخی از جانب سخنگوی تندروها به این نقد پرداخته است. این سخنگو معتقد است که مقاله هممیهن بهطور کلی شخصیت آقای رئیسی را ترور میکند. اما میتوان دلیلی برای این ادعا نیافت. یک روزنامهنگار به نقل از متن اصلی اظهار نظرهای معتبر و رهبری را تنها مورد گفتههایی بوده است. اگر این نوع نقد در مورد هر شخصی مطرح میشد، تندروها آن را به سرعت اعتبار میدهند.
نویسنده هممیهن معتقد است که این نقد به سمت شخصیت سیاستمدار را ترور کرده است. در واقع، آقای رئیسی در حالی که خود چندان تحصیلات اجرایی نداشت، مشاوران و همکارانی داشت که با تهیه گزارشهای نادرست، شخصیت او را ترور کردهاند. به عبارتی، شخصیت رئیسی نیاز به ترور نداشت، زیرا وعدههای غیرقابل تحقق او خودشان او را نابود کردند. این وعدهها که در دور انتخابات ارائه شدند، تنها با یک درصد از عملیات قابل ت fread بودند.
مقاله به بررسی اثرات سیاستهای او نیز پرداخته است. تورم در دور ریاست خود او به جای کاهش، افزایش یافت. همچنین، وعدههای ایرش در مورد ایجاد شغل و تامین مسکن هم فاقد محصول شد. تندروها امروز هم همانهایی که در دوران ریاست رئیسی با او همراه بودند، ناگهان در دفاع از او جلو به آموزههای خود بر میخورند، در حالی که ایشان همچون دیگران، سیاستمدارها و خواهان سود شخصی بودند.
نویسنده خاتمه میدهد که این نوع دفاع جهت حفظ م得益 خود انجام میشود، و اگر خانواده رئیسی مسئولیتی از آقای رئیسی قبول میکنند، فکری نیست که مانع از این رفتار سیاسی گردد. این دفاعها به سود استقرارهای واقعی و عمومیت رئیسی نخواهد بود.
منبع