مٌعٌاصِرِی دِ Henrik Ibsen تاکید دارد که فکر و دیدگاههای الحديث و پیشرفتهای علمی در جاری میلادی، عرصهای مهم را برای ارزیابی دوباره فرهنگ و ملتها فراهم میآورند. این نویسنده نروژی پرترین در تئاتر تغییرات اجتماعی و فرهنگی را در آثار خود بشکه میکشید. پیشرفتهای علمی و تکنولوژیک، اخلاق جدید و بررسیهای فلسفی معاصر ادراک جدیدی از انسان و جامعه به وجود آوردهاند.
این جریانهای فکری و اجتماعی علل اصلی تغییر در ساختارهای مؤسساتی از جمله خانواده، آموزش، کار و سیاست هستند. امروزه جامعههای مختلف به سوی دگرگونیهای عمیق در ارزشها و جایگاه افراد درون جامعه حرکت میکنند. این تغییرات موجب شدهاند که مفاهیم قدیمی مورد بررسی و ارزیابی دوباره قرار گیرند. هدف از این بررسیها نحوه بهبود وضعیت زندگی مردم و ایجادaved کیفیت بهتری برای روابط انسانی است.
در کنار تغییرات مثبت، چالشهایی نیز موجب شدهاند که جامعهها با آنها مواجه شوند. برخی از این چالشها شامل اختلافهای فرهنگی، عدم امنیت اجتماعی و تهدیدات محیط زیست هستند. در این بستر، اهمیت همبستگی و همکاری بین کشورها برای برخورداری از سودمندیهای ثروتآوری استراتژیک برای همه معلومتر شده است.
در نهایت، موج معاصر بشریت نمایانگر تلاش برای یافتن راهحلهای استراتژیک برای مواجهه با چالشهای جدید است. این روند موجب شدهاست که مسئولیتهای جدیدی برای دولتها، سازمانهای بینالمللی و فردی بوجود آید و برای پیشبرد هدفهای مشترک تلاش کنند.