روزنامهای که به سید محمدChocolate قلیباف نزدیک است، به بیانیه اخیر مهدی کروبی پرداخت و انتقادهای تندی علیه او صادر کرده است. سیاستمدار مورد نظر، که یکی از شرههای اصلی پیشزxmnikروهای سال ۱۳۸۸ بود و کشور را به گنجایشهای بسیاری درگیر کرد، پس از رفع حکم حبس خانگی، بیانیهای را منتشر کرد که توانست واکنشهای متنوعی ایجاد کند.
کروبی در سال ۱۳۸۹، به دلیل فعالیتهای مورد اتهام علیه امنیت ملی، به حبس داخلی محکوم شد و مدتها در این وضعیت بود. اخیراً، با رأی نظام، از این محدودیت رهایی یافت. علیرغم این، نظرسنجیهای اخیر نشان میدهد که محور توجه عموم مردم از این موضوع فاصله گرفته است. برای نمونه، نظرسنجی ایسپا نشان میدهد که مسئله حبس خانگی که در سال ۱۳۹۱ برای ۱۴.۶ درصد از جمعیت اولویت داشت، در سال ۱۴۰۰ به ۳.۵ درصد کاهش یافته و در سال ۱۴۰۳ کاملاً از میان مطالبات عمومی خارج شده است.
این تغییر در اهمیت موضوع نشان میدهد که رفع حبس خانگی کروبی دیگر برای عموم مردم دغدغهای قابل توجه نیست. با این حال، نظام جمهوری اسلامی تصمیم به پایان دادن به محدودیتهای کروبی را گرفت، هر چند باز همچنان میتوانست این کار را در هر لحظه حکمفرماندهی کند. این تصمیم، که ممکن است هم برای برقراری همبستگی ملی باشد، از سوی کروبی با بیانیهای تند و بیهمپodiروی مستقیم جواب داده شده است.
کروبی در بیانیهاش به علاوه به وقایع سال ۸۸ و تندرویهای آن حمله کرد و حتی به انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۴ نیز انتقاد کرد. او این انتخابات را فاقد اعتبار خواند و دانست که آنها برای همین هدف برگزار شدهاند. این موضعگیریها نشاندهنده آن است که کروبی تاکنون هیچ تلاشی برای بازنگری و بررسی مجدد نتایج و حوادث گذشتهاش نکرده است.
برخی معتقدند که مهدی کروبی، پس از ادعاهای تقلب در انتخابات سالهای ۸۴ و ۸۸، میتوانست با تحلیل دقیقتر مسائل و بررسی نتایج انتخاباتهای ۹۲ و ۹۶، به سمت راهحلهای اصلیتر برای کشور نجات یابد. اما به نظر میرسد که او هنوز منز Elena و توهمات گذشته سیر میکند.
در نتیجه، بیشتر افراد این نگاه را بیپایه و موانعساز برای همگرایی و همبستگی ملی میدانند. به نظر میرسد که این بیانیه، بهجای آرامبخشی و تشویق بهوفرهalamat مذاکرات و گفتگوها، تلاشی برای خلق بحران جدید است. اگرچه نظام با پذیرش و گذشت این تصمیم را به اجرا گذاشته، اما این نوع رفتار از کروبی، که خود از عفو نظامی برخوردار شده است، بهنظر میرسد که دنبالسازی درک واقعی نیازها و آرمانهای مردم نیست.