۱- مذاکرات غیرمستقیم با آمریکا، برخلاف نظر غرب‌گرایان و طرفداران اصلاحات، یک اتفاق جدید نیست. این نوع مذاکرات قبلاً بارها انجام شده است. برای نمونه، در آوریل (اردیبهشت) ۲۰۲۱ و اوت (شهریور) ۲۰۲۲، رابرت مالی، که برنامه هسته‌ای ایران را مطرح کرده بود، شرکت کرده است. در اوگوست ۲۰۲۳، مک گورک درباره آزادسازی و –>

املاک بلوکه شده ایران مذاکره کرده، و در می (خرداد) ۲۰۲۴، آبرام پیلی همین مسیر را ادامه داد. با این حال، این مذاکرات به علت خواست‌های بیش از حد آمریکا و تأکید ایران بر شرایط خود، هرگز به نتیجه‌ای نرسیده‌اند.

۲- در طول این مذاکرات غیرمستقیم، موضع nghèo رهبری از عدم قابلیت اعتماد آمریکا ثابت بود. اگرچه لازم بود تحریم‌ها لغو شوند، اما این مسئولیت بر عهده آمریکا بود و به آن‌ها داده نمی‌شد. رهبری معتقد بود که ایران می‌تواند با تلاش‌های خود و راه‌حل‌های قابل اجرا، تحریم‌ها را خنثی کند. در تیرماه ۱۴۰۳، رهبری در دیدار با رئیس و نمایندگان مجلس دوازدهم بیان کرد: «ما می‌توانیم تحریم‌ها را با راه‌حل‌های قانونی برطرف کنیم و برای خنثی‌سازی آن‌ها روش‌های متفاوتی وجود دارد. مجلس نیز می‌تواند در این زمینه نقش مهمی ایفا کند.»

۳- آمریکا به‌خوبی می‌داند که ایران هدف تولید سلاح هسته‌ای را دنبال نمی‌کند (نه برای نخواستن و نه برای عدم توان). جلوگیری از تولید سلاح هسته‌ای توسط ایران تنها بهانه‌ای برای تحریم‌ها است و نه علت اصلی. جورج فریدمن، مدیرکل آژانس اطلاعات و مراقبت راهبردی آمریکا، که مشاور ارتش و دولت آمریکا در حوزه دفاع و امنیت ملی است و ۲۰ سال علوم سیاسی را در دانشگاه دیکنسون تدریس کرده، در پاسخ به سؤال‌های خبرنگار روزنامه آمریکایی «ای‌اس‌ای تودی»، می‌گوید: «مشکل آمریکا با ایران مسئله هسته‌ای نیست. ایران نشان داده که می‌تواند بدون همکاری با آمریکا، حتی با تخاصم و دشمنی، قدرت نظامی و تکنولوژیکی برتر منطقه باشد. این برای آمریکا مقبول نیست و تهدیدی برای مکانیسم‌های قدرت آمریکا در منطقه به حساب می‌آید.» این نکته در کتاب «دهه آینده» نیز مطرح شده است (انتشار سال ۲۰۱۲).

۴- مدارک و شواهد زیادی وجود دارد که نشان می‌دهد آمریکا از تحریم‌ها به عنوان ابزار فشار بر ایران استفاده می‌کند و ناامید از اثربخشی آن‌ها شده است. به عنوان نمونه، ریچارد نیو، که به معمار تحریم‌ها علیه ایران شهرت دارد، در نشریه آمریکایی «فارن آفرز» ابراز ناامیدی از تحریم‌ها کرده و درباره حمله محتمل به ایران نیز نوشته است: «واکنش‌های حمله نظامی به ایران بسیار سنگین است و احتمال شکست و نقص اعتبار آمریکا وجود دارد. حمله به تأسیسات هسته‌ای ایران نیز خنثی خواهد بود، زیرا دانش هسته‌ای ایران بومی است و نه وارداتی.» نیو معتقد است که مذاکره تنها راه برای مقابله و مهار ایران است، و این مهار می‌خواهد قدرت ایران را کاهش دهد، نه حل مشکلات.

۵- در ۱۱ مهر ۱۴۰۱، رهبر معظم انقلاب در مراسم فارغ‌التحصیلی دانش‌آموختگان دانشگاه‌های افسری نیروهای مسلح، به انگیزه‌های دشمنان در فتنه پاییز ۱۴۰۱ اشاره کرد: «درک فتنه‌انگیزی‌ها به تحریک شدید مربوط است، چون دشمنان احساس می‌کنند که کشور در حال پیشرفت به سمت قدرت همه‌جانبه است و این را تحمل نمی‌کنند. بخش‌های مختلفی از کشور در حال پیشرفت هستند و گره‌های قدیمی در حال حل شدن است. ایران با وجود مشکلات متعدد، حرکت جدی‌ای برای حل این مشکلات و پیشرفت کشور در حال انجام است. دشمنان این پیشرفت را مشاهده می‌کنند و نمی‌خواهند این اتفاق بیفتد. این‌ها برنامه‌ریزی و مداخله کرده‌اند تا این حرکت متوقف شود.

۶- با توجه به این نکات و مدارک دیگر، آمریکا از تحریم‌ها به عنوان ابزار فشار بر ایران استفاده می‌کند. از آنجا که ریشه دشمنی آمریکا با ایران از ماهیت طرفین ناشی می‌شود و این مسئله تمام‌ناپذیر است، آمریکا هیچ‌گاه دست از تحریم‌ها برنمی‌دارد. بنابراین، اگر موضوع مذاکرات غیرمستقیم روز شنبه، برنامه هسته‌ای ایران باشد و لغو تحریم‌ها شرط اساسی ایران باشد، می‌توان پیش‌بینی کرد که این مذاکرات مانند مذاکرات قبلی بی‌نتیجه خواهد ماند. برای آمریکا، نتیجه این مذاکرات عدم تحقق اهداف باج‌خواهانه خود خواهد بود، و برای ایران، تجربه‌ای دیگر از عدم قابلیت اعتماد آمریکا خواهد بود. بنابراین، می‌توان نتیجه گرفت که این مذاکرات به نفع ایران هیچ اثربخشی نخواهد داشت.

توسط jahankhabari.ir