واشنگتن تصمیم خود برای پاسخ به حملات شبه‌نظامیان در خاورمیانه را گرفته است. اما آیا پاسخ‌های نظامی احتمالی می‌تواند بر تغییر رویه شبه‌نظامیان منطقه و منصرف کردن آن‌ها از اهدافشان اثرگذار باشد؟ در این رابطه نظرات متفاوت دو تحلیلگر آمریکایی را بررسی می‌کنیم.

آگهی

از دور دوم ریاست جمهوری جورج دبلیو بوش به این طرف، دولت‌های آمریکا تلاش کرده‌‌اند از دخالت‌های خود در خاورمیانه بکاهند. منطقی هم بود. ایالات متحده تنها مقدار کمی نفت از منطقه وارد می‌کند.

سپس تلاش‌های واشنگتن برای تغییر رژیم و اصلاحات در عراق هم به طرز چشمگیری شکست خورد. از طرفی، بزرگترین چالش‌ها برای نظم مطلوب جهانی از جانب روسیه در اروپا و چین در آسیا نشات می‌گرفت. پس در این بین خاورمیانه یک موضوع فرعی می‌نمود.

همزمان با کاسته شدن از علاقه واشنگتن به خاورمیانه، شبه نظامیان ضد آمریکایی – از حوثی‌های یمن گرفته تا حزب الله لبنان و مقاومت اسلامی عراق – در حال افزایش قدرت و نفوذ خود بودند. از آن طرف هم ایران که با همه این گروه‌ها متحد است نفوذ و وزنه خود در منطقه را حفظ کرد. 

تا اینکه جنگ اسرائیل علیه حماس در باریکه غزه فرصتی ایده‌آل برای این نیروهای شبه‌نظامی فراهم کرده و می‌توانند ادعا کنند که آن‌ها در حقیقت به اقدامات اسرائیل اعتراض دارند و از این طریق عرض اندام می‌کنند، قدرت خود را به نمایش می‌گذارند و مشروعیت کسب می‌کنند.

این‌ها جملات فرید زکریا در مقاله روز جمعه در در روزنامه آمریکایی واشنگتن پست بود.

به فیسبوک یورونیوز فارسی بپیوندید

فرید زکریا، تحلیل‌گر روابط بین‌الملل و و نویسنده کتاب «جهان پس از آمریکا» در مقاله خود برای توصیف سیاست‌های ۱۵ سال اخیر ایالات متحده در خاورمیانه‌، از یکی فیلم‌های پدرخوانده وام گرفت.

 او می‌نویسد: «در فیلم پدرخوانده ۳، مایکل کورلئونه که معلوم است پا به سن گذاشته، سعی می‌کند از زد و بندها و ارتباطات قدیمی مافیایی خود فاصله بگیرد. اما به ناچار بحران‌هایی پیش می‌آید که توجه او را می‌طلبد. کورلئونه فریاد می‌زند: درست زمانی که فکر می‌کردم کنار کشیدم، مرا به داخل می‌کشند.»

از نظر فرید زکریا، جو بایدن، رئیس جمهوری ایالات متحده هم ممکن است دقیقاً به همین موضوع فکر کند، چرا که او نیز هم اکنون در این فکر است که چگونه باید به حمله اخیر به نیروهای آمریکایی که منجر به کشته شدن سه سرباز آمریکایی در اردن شد، واکنش نشان دهد.

از قضا، دولت بایدن که سخت تلاش کرده تا از تبدیل شدن حملات شبه نظامیان به چیزی بزرگتر جلوگیری کند، حالا باید به شخصه تصمیم بگیرد که آیا می‌خواهد تنش‌ها را بالا ببرد و پاسخ محکم دهد یا خیر.

بایدن در داخل کشور تحت فشار جمهوری خواهانی است که او را متهم به ضعیف نشان دادن می کنند. سناتورهایی مانند لیندسی گراهام از او می خواهند برای محافظت از اعتبار آمریکا به ایران حمله کند.

به اعتقاد آقای زکریا «عاملی که باعث یک تنش‌زایی بزرگ توسط ایالات متحده شود یک اشتباه است. در حقیقت رشد و نمو این شبه‌نظامیان در گرو درگیر شدن با ارتش‌های مستقر بوده است. حوثی‌های یمن  نزدیک به یک دهه بمباران گسترده عربستان را تحمل کردند و تا حد زیادی قسر در رفته است.»

زکریا به یکی از مقاله‌های هنری کیسینجر درباره ویتنام درست چند هفته قبل از منصوب شدن او به عنوان مشاور امنیت ملی ریچارد نیکسون اشاره کرده و نوشته که «یک قانون ساده وجود دارد: چریک اگر نبازد برنده می‌شود.»

تراژدی سیاست خارجی ایالات متحده این است که کیسینجر با اشراف به حرف خود، وقتی روی کار آمد، فریفته ضرورت حفظ اعتبار آمریکا و ضعیف به نظر نرسیدن شد. او از پاسخ نظامی گسترده علیه نیروهای ویتنام شمالی حمایت کرد که در نهایت شکست خورد. همین که ویتنام شمالی بازنده نشد یعنی پیروز شد و ایالات متحده نیز با نبردن جنگ شکست خورد.

این روش جنگ آمریکا  کارساز نیست

گری اندرسون، یکی از فرماندهان سابق در نیروی اعزامی تفنگداران دریایی در منطقه هند و اقیانوس آرام روز پنج‌شنبه در وبسایت دیفنس‌پست نوشت: «حمله موشکی و پهپادی به سایت‌های پرتاب موشک و پهپادهای انتحاری و همچنین مقرهای تروریستی راهی نسبتاً بدون خون و خونریزی (برای مهاجم) به نظر می‌رسد، اما به طور فزاینده‌ای بی‌اثر است.»

این استاد روابط بین‌الملل از دانشگاه جورج واشنگتن در ادامه توضیح می‌دهد که «روسای جمهور آمریکا چنین رویکردهایی را دوست دارند. این باعث می‌شود که بدون به خطر انداختن جان سربازانشان قاطع به نظر برسند. با این حال، آدم بدهای جهان به خوبی می‌فهمند که جنگ از فاصله چند هزار پایی قابل مقابله است.»

حوثی‌های یمن تازه‌ترین گروهی هستند که جنگ‌های به اصطلاح دکمه‌ شستی (اشاره به فشردن دکمه بمب) را بی‌اثر جلوه داده‌اند. کشتیرانی غربی روز به روز از دریای سرخ و کانال سوئز دور می‌شود و قیمت‌ها در ایالات متحده و اروپا در حال افزایش است.

به کانال تلگرام یورونیوز فارسی بپیوندید

آگهی

به مقاله آقای زکریا باز گردیم. او می‌نویسد که «نیروهای نیابتی ایران در تلاشند تا حد امکان به هرج و مرج دامن بزنند تا آمریکا و اسرائیل را مجبور به انجام اشتباهات راهبردی در مقیاس بزرگ کنند که دست‌کم عادی سازی روابط بین اسرائیل و عربستان سعودی را از مسیر خود خارج می کند.

مقاومت اسلامی در حملات عراق به نیروهای آمریکایی نیز هدف خاصی را دنبال می‌کند و آن این است که فشار بر دولت عراق برای اخراج نیروهای آمریکایی مستقر در آن کشور را افزایش دهند. شبه نظامیان این گروه همان‌هایی هستند که از دولت کنونی در بغداد حمایت می‌کنند. اگر قرار باشد بغداد بین واشنگتن و این شبه‌نظامیان یکی را انتخاب کند، دولت بغداد باید در کنار این گروه‌هایی شبه نظامی قرار بگیرد تا همچنان در قدرت باقی بماند. 

این امر تسلط ایران بر عراق را تمام و کمال می‌کند که مصداق آن هم چیزی نخواهد بود جز خروج نیروهای آمریکایی از این کشور. زکریا معتقد است که این موضوع در راستای رسیدن به «هدف بزرگ‌تر ایران برای برچیدن سیستم امنیتی است که ساخته و پرداخته ایالات متحده در خلیج فارس» است.

چاره کار چیز دیگری است

گری اندرسون معتقد است که نیروی دریایی ایالات متحده قبلاً راه حل خوبی برای این نوع معضل داشتند و آن چیزی نیست جز به راه انداختن یک جنگ آبی خاکی. او پیشنهاد می‌کند که ایالات متحده باید خود را «برای انجام یک حمله گسترده در جنوب غربی یمن با قابلیت پاکسازی منطقه از سایت‌های پرتاب موشک و پهپاد» آماده کند و برای این کار فقط به «یک لشکر تفنگداران دریایی نیاز است.»

«چنین عملیاتی به دو کشتی ترابری نظامی با دو تیپ اعزامی دریایی نیاز دارد.» اندرسون معتقد است که از بین بردن تهدید حوثی‌ها مستلزم اعزام نیروهای تهاجمی زمینی برای یافتن پناهگاه‌های زیرزمینی آن‌ها است که به راکت‌انداز‌ها اجازه می دهد به سرعت پرتاب شوند، شلیک شوند و دوباره پنهان شوند.»

آگهی

اندرسون معتقد است که «یک حمله آبی خاکی بزرگ برای یافتن و از بین بردن این تأسیسات احتمالاً به معنای حداقل دو ماه نبرد پایدار توسط نیروهایی به اندازه یک لشکر است.»

اندرسون ضمن انتقاد از تصمیم‌گیران آمریکایی از بابت نادیده گرفتن ظرفیت‌های حمله آبی‌خاکی ایالات متحده می‌نویسد که انفعال واشنگتن باعث شده تا ایرانی‌ها فکر کنند می‌توانند از تاکتیک‌های حوثی‌ها برای بستن تنگه هرمز با حفظ مصونیت نسبی استفاده کنند و یا هر بازیگر بدخیم دیگری نیز می‌تواند با چند موشک و پهپاد نسبتاً ارزان، مسیرهای دریایی حساس مانند تنگه مالاکا را ببندد.

به اینستاگرام یورونیوز فارسی بپیوندید

اما فرید زکریا در انتهای مقاله خود مؤثرترین پاسخ به فشار گسترده‌تر مورد حمایت ایران علیه منافع ایالات متحده در منطقه، را نظامی نمی‌داند که البته از نظر او آمریکا قطعا قادر به انجام آن هست، بلکه او معتقد است که واشنگتن باید نشان دهد که از طریق سیاسی نیز می‌تواند تنش‌زدایی کند. به این معنا که باید «از بحران غزه برای ایجاد ثبات بلندمدت از طریق رسیدگی به نیازهای امنیتی اسرائیل و آرزوهای فلسطینی‌ها برای داشتن یک کشور استفاده کند.»

در این صورت موفقیت در این جبهه، آشتی را نه تنها برای عربستان سعودی، بلکه برای آشتی گسترده‌تر اعراب و اسرائیل آسان‌تر می‌کند. این واکنش سیاسی و دیپلماتیک قطعا طرفداران جنگ در واشنگتن را خشنود نخواهد کرد، اما موثرترین پادزهر علیه دشمنان آمریکا خواهد بود.

آگهی

فرید زکریا پایان‌بندی مقاله خود را با جمله دیگری از مایکل کورلئونه در همان فیلم پدرخوانده ۳ تمام می‌کند: «هرگز از دشمنان خود متنفر نباش. این موضوع روی قوه داوری شما تأثیر می گذارد.»

source

توسط jahankhabari.ir