به گزارش خبرآنلاین، روزنامه فرهیختگان به مسائل مهمی در زمینه انتقال آب از دریای عمان به تهران پرداخته است. اصلی‌ترین سؤال‌ها در این مورد این است که چه افرادی در حال اجرای این سیاست‌ها هستند و چرا انتقال آب از دریا به عنوان یک طرح از پیش شکسته شناخته شده است.

مهدی فصیحی، پژوهشگر سیاست‌گذاری آب و انرژی، این موضوع را بررسی کرده است. او می‌گوید: «داستان طرح‌های انتقال آب دریا تبدیل به یک مسابقه بی‌پایان در کشور شده است. بی‌آیینه به پرسش‌های بنیادی این موضوع پاسخ نخورده است و همچنان تبلیغ می‌شود. مدیریت آب کشور به حدی از سطح پایین رسیده که برای بیان آن دشوار است. هر سؤال علمی که مطرح می‌شود، بی‌پاسخ باقی می‌ماند و سیاستمداران شروع می‌کنند به صحبت.» او تذکر می‌کند که در طول ۲۰ سال گذشته، بررسی‌ها و مطالعات زیادی در این مورد انجام شده است و مشخص شده که هرچه آب بیشتر به شهرها و نواحی مختلف منتقل شود، مسائل آبی کشور حل نمی‌شوند.

فصیحی افزوده است: «اگر به طرح‌های انتقال آب از دریا نگاه کنیم، می‌بینیم که فقط از جنوب کشور یک پروژه در حال اجرا است. از جنوب شرق کشور، از چابهار شروع می‌شود و انتقال آب به سیستان و بلوچستان، خراسان جنوبی و خراسان رضوی در جریان است. طرح‌های دیگر شامل انتقال آب از سیریک به گل‌گهر و اصفهان، یزد و صنعت کرمان، و نیز انتقال آب به چادرملو وجود دارد. برخی از این طرح‌ها به مراحل مختلف پیشرفت رسیده‌اند.»

به نظر می‌رسد که همچنان سؤال‌های بسیاری در مورد هزینه و کارایی این طرح‌ها وجود دارد. فصیحی می‌پرسد: «آیا در نظر گرفته شده است که آب را با قیمت فعلی – حدود ۴ یورو – از دریای عمان به خراسان رضوی انتقال دهیم رضایت خریداران را جلب کند؟ در فاصله ۶۰ کیلومتری از دریا، هزینه آب نزدیک به ۲ یورو است. هزینه انتقال چه قیمتی داشته و نحوه محاسبه آن مشخص شده است؟ بحث‌های زیست‌محیطی نیز کمتر مطرح می‌شود.»

او تاکید کرده است که خلیج فارس ظرفیت تخلیه نمک حاصل از آب‌شیرین‌کن‌ها را ندارد و برای تخلیه نمک به سطوح مجاز، هزینه‌های بالایی مورد نیاز است. او می‌افزاید: «آیا واقعاً تمایل داریم امنیت آبی کشور را به خطوط لوله‌ای وابسته کنیم که ماهیت و سرنوشت آن‌ها مشخص نیست؟ مابقی کمبود انرژی که در کشور وجود دارد، نیازهای برق صنایع آب‌رسانی را تأمین نخواهد کرد.»

enia برای پمپاژ آب، حدود ۸۰۰ مگاوات برق مورد نیاز است. فصیحی می‌گوید: «حتی سوخت این نیروگاه‌ها نیز مشخص نیست که از کجا تأمین خواهد شد. age شرایط فعلی کمبود انرژی را در نظر بگیریم، آیا می‌توانیم آب صنعتی کشور را به سامانه‌هایی وابسته کنیم که به نیروگاه‌ها متصل هستند و خود به گاز وابسته‌اند؟»

با ذکر مثال‌های کنونی، فصیحی افزوده است: «طرح انتقال آب به تهران که حدود یک تا دو هزار کیلومتر به طول است، مشخص نیست که آیا مطالعات دقیق و جامع، به‌ویژه مطالعات اجتماعی و زیست‌محیطی، برای آن انجام شده است یا خیر. خط لوله مدت‌هاست که برای انتقال آب از زاینده‌رود به یزد به طول ۴۰۰ کیلومتر به دلیل منازعات اجتماعی تخریب شده است.»

وی تأکید کرده است: «هر روز یک پروژه جدید آبی بنیان می‌شود. برخی از شهرهای ساحلی کشور هنوز آب آشامیدنی سالم دسترسی ندارند. فناوری‌های لازم برای آب‌شیرین‌کن‌ها نیز مواجه با محدودیت‌هایی جدی است.»

فصیحی ادامه داد: «شرکت آب و فاضلاب اعلام می‌کند که برای کاهش یک درصد از آب‌های به‌حساب‌نیامده در شبکه‌های شهری، به ۲۱ هزار میلیارد تومان بودجه نیاز است، در حالی که برای کاهش هدر رفت آب در شبکه‌های فعلی سرمایه‌گذاری نمی‌شود.»

او تذکر می‌کند: «۳۵ درصد از آب موجود در شبکه‌های شهری به حساب نمی‌آید و به هدر می‌رود. چرا این هزینه‌ها را برای مدیریت تقاضا، نوسازی شبکه‌ها و کاهش پرت آب در شهرها و بخش کشاورزی استفاده نمی‌کنیم؟»

در ادامه، فصیحی بر این اشاره کرد که، استاندارد تهران قرار است آب‌های منتهی به دریای خزر را از خروجی البرز به تهران منتقل کند. هم‌اکنون از طالقان آب به تهران منتقل می‌شود و برای جبران هدر رفت آب در سد لار، ۷۵۰۰ میلیارد تومان تخصیص یافته تا با حفر تونلی ۲۵ کیلومتری، آب به تهران منتقل شود. او می‌افزاید: «این در حالی است که این مسیرها دارای نشتی‌های بسیاری هستند و بیش از ۳۵ درصد از آب آن‌ها هدر می‌رود. در چنین شرایطی، ما فقط داریم آب بیشتری به سیستم‌های ناکارآمد تزریق می‌کنیم.»

توسط jahankhabari.ir