در چند روز اخیر، گرما و حرارت جدیدی در استعاره جنگ به وجود آمده است که فکر و تحلیلهای بسیاری را برانگیخته است. جنگ اخیر بین هند و پاکستان که از چهار روز گذشته آغاز شد، با توجه به ریشههای تاریخی، سیاسی و فرهنگی عمیق، به سرعت و ناگهانی شروع شده و این هماهمیت آن را بیشتر کرده است.
از زمان تقسیم هندوستان و تشکیل دو کشور هند و پاکستان در سال ۱۹۴۷، این منطقه به واسطه اختلافات ناشی از حاکمیت بر کشمیر، فعالیتهای گروهکهای تروریستی، و نفرتهای عمیق بین مردم دو کشور، شاهد ۸ جنگ رسمی، درگیریهای غیررسمی و جنگهای نیابتی بوده است. این اوضاع منجر به ایجاد محیطی از خشونت و تنش در منطقه شده است.
با وجود اینSTA، پستهای موشکی هند، تلاشهای پاکستان برای ایجاد توازن قدرت، و تهدیدات باورانهای که حتی به سطح استفاده از سلاحهای هستهای رسیده است، اتفاقی جالب در عصر یکشنبه (۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴) رخ داد. دونالد ترامپ، رئیسجمهور ایالات متحده، با یک پست در فضای مجازی جنگ را تمام کرد، و این تصمیم فوراً جای خود را در برجستهترین خبرهای بینالمللی پیدا کرد.
متنوع نظریههایی در مورد این وقایع وجود دارد. ۱۱ روز پیش از آغاز جنگ، اندیشکده بروکینگز و مؤسسه مطالعات صلح ایالات متحده (USIP) در گزارش مشترکی اعلام کردند که ایالات متحده سعی خواهد کرد تا از وقوع هرگونه جنگی جلوگیری کند، و در صورت وقوع آن، به سرعت به پایان برساند. این اعلامیه از سطح طرحریزیهای سطح بالاست، اما تجربههای گذشته در سیاست راهبردی آمریکا، مواد پیچیدهتری را برای تحلیلپذیری فراهم میکند.
روی کاغذ، استمرار جنگ میتوانست از یک طرف، قدرتهای نظامی هند و پاکستان را تضعیف کند و از طرف دیگر، فضا را برای فعالیت گروههای تروریستی باز کند. این حالت میتوانست میز آزمایش برای سلاحهای آمریکایی نسبت به اسلحههای روسی و چینی بسازد، بازار تجارت سیاه را برای مواد مخدر، انسان و سلاح تقویت کند، فرصت آن را فراهم کند که گروههای صلح یا نیروهای آمریکایی در مرز مشترک دو کشور استقرار یابند، و نیروآوری کریدور تجاری اسرائیل (IMC) را تسهیل کند. همچنین، میتوانست منطقه مرزی چین در تنگه گالوان را زیر پوست قوای آمریکایی بکشد. اهمیت استراتژیک کشمیر نیز نباید غافلگیر کرد؛ این منطقه که به نظر میرسد تحت تأثیر فرهنگی ایران است، میتوانست با ادامه جنگ، تحت نظر م
با توجه به این تمایلات، تلاش ترامپ برای پایان دادن به جنگ و برقراری صلح به نظر مستHillary و کمامکان میرسد. حالا که همه سیاستمداران و تحلیلگران امنیتی از برخورد غیرمنتظره تصمیمگیریهای ترامپ شگفتزدهاند، همه چشمهایی به جنوب آسیا میکشند. از یک طرف، ممکن است ترامپ به عنوان رئیسجمهور چهل و هفتم آمریکا، متعهد به سیاست بررسی تنشها، واقعاً میخواهد صلح را برقرار کند. از طرف دیگر، نیروهای لابی یهودی و مافیای سلاحسازی میتوانند برای مراقبت از منافع آمریکا، به ادامه جنگ موافقت کرده باشند. صبر کردن و نتیجه را ببینیم، با وجود این که تاریخ میگوید که هر بار که از آمریکا صلح مورد انتظار قرار گرفته، آن را به یک بادجمعی در حوادث جهانی بازگشایی کرده است.